در حال بارگذاری ...

وقتی از مهرداد ابروان حرف می زنیم

درجلسه نقد و بررسی نمایش سیرافولوژی آنجا که استاد باز هم به عنوان منتقد حضور داشت به همه‌ی حضار گفتم ما هر چه داریم در نمایش و هر تلنگری که در خواندن برایمان ایجاد شد از برکت حضور استاد ابروان بود .مهرداد ابروان در سوم اردیبهشت ۹۶ همه‌ی مار را تنها گذاشت و رفت‌. اما میراثش تا همیشه در تئاتر بوشهر و این مملکت پابرجا خواهد ماند.

رضا مختارزاده-کارشناس ارشد هنرهای نمایشی

اتفاق بسی تلخ بود. عادت کرده ایم به بود بسیاری و نبودشان را هیچ وقت در تصورات خودمان نمی گنجانیم. مهرداد ابروان یکی از آن بودهایی بود که همواره خلا و نبودش را نمی توان نادیده گرفت. استادی خوشرو، مهربان و در عین حال در رشته ی تخصصی اش بسیار توانا. کافیست سری به فضای مجازی و صفحات اینستاگرامی دانشجویانش بزنید تا مفهوم محبوب بودن بیشتر برایتان مشخص گردد .حال باید دید ما از مهرداد ابروان چه می‌دانیم‌؟

1-او بیش از آنکه بازیگر خوبی باشد‌، منتقد خوبی بود‌. سال های جوانی اش را در اجراهای تئاتر به عنوان بازیگر گذرانده‌، در مجموعه ی بی نظیر کودکانه زیرگنبد کبود(در عرف به نام آقای حکایتی) در کنار شاه محمدلو و مقصودلو و سیفی آزاد بازی کرده‌، در دوره ای دیگر بازیگری را به کناری می گذارد‌.

2- جز اولین کسانیست که پس از انقلاب وارد دانشگاه هنرهای نمایشی می شود . در کنار بزرگان امروزی دیگری که هر یک بخشی از تئاتر این مملکت را در دست دارند‌. کارشناسی ارشدش را از دانشگاه تربیت مدرس می گیرد .اما او نه شیفته ی میزهای مدیریتی است و نه می خواهد از فضایی که برایش مهیاست تا نهایتا تبدیل به یک پاکدل یا رحمانیان یا امجد شود استفاده ای کند . او به دانشگاه می رود ،جایی که دوست دارد تعلیم دهد.

3- هنگامی که گروه هنرهای نمایشی دانشگاه آزاد بوشهر بنیان گذاشته می شود از تعداد قابل توجهی از اساتید دعوت به تدریس می نمایند‌. یکی از آنها مهرداد ابروان است‌. او مدرس کلاس های بازیگری می شود.

4- با ورود کارشناسی ادبیات نمایشی به دانشگاه آزاد بوشهر‌، در برخی دروس مهرداد ابروان نیز به تدریس می پردازد‌. عیار مهرداد ابروان در تئوری تئاتر به یکباره در این کلاس ها ظهور پیدا می کند‌. او تقریبا به تمامی مکاتب‌، نظریه ها، سبک ها و متدهای مختلف در حوزه ی ادبیات و نمایش آشناست‌.

5- پرحرفی نمی کند‌. کلاس های درسش شاید به نیم ساعت کشیده نشود. کل آن مطالبی که در طول 8 ترم به دانشجویانش می گوید شاید همه را بتوان در 4 ساعت خلاصه کرد اما این چهار ساعت با تمام دوره کارشناسی دانشجو برابری می کند‌.

6- عاشق بیضایی ست‌. به نوعی او را می پرستد.دلیلش فقط نمایش است‌. شیفته ی بیضایی بودن ‌در این مملکت یعنی شیفته نمایش بودن‌. همه ی ابعاد نمایش ها و فیلم های سینمایی بیضایی را می شناسد‌.

7- در انتقال مفاهیم نمایشی به دانشجویان بسیار زبردست است‌. با کمترین واژه ها و بیشترین تاثیر گذاری‌. جزوه هایش شاید 10 صفحه نشوند اما هر جمله اش کلیدیست‌. این خاص خود ابروان است. فقط او می تواند در مورد میرچا الیاده تنها 10 دقیقه حرف بزند و دانشجو با اشتیاق کامل کل کتاب های الیاده را بخرد و بخواند . فقط اوست که می‌تواند بت های ذهنی و خاطره های ابدی شایگان را معرفی کند و دانشجویان دوساعت بعد برای خرید این کتاب در شهرکتاب بوشهر صف بگیرند‌.

8-درک و دریافتش از آثار نمایشی بسیار آگاهانه است. این از خصوصیات یک منتقد آگاه نمایشیست‌. از میزان مطالعاتش بر می آمد‌. ابروان در انتهای دیدن یک اثر نمایشی دقیقا آن چیزی را می گفت که مد نظر نویسنده و کارگردان خود آن اثر بود . این مورد برای یکی از کارهای نمایشی نگارنده بوجود آمد‌. در جلسه ی نقد و بررسی آن نمایش وقتی همگان از پست مدرن بودن اثر صحبت به میان می آوردند، ابروان به عنوان منتقد جلسه اثر را ابزورد نامید همان چیزی که مبنای نوشتن و اجرای اثر شده بود‌.

9- فرهنگ عامه را از خود دکتر عناصری هم بهتر تدریس می کرد.

10- از دلایل موفقیت در تدریسش فن بیان ش بود‌. پرقدرت و با آکسان گذاری های بسیار خوب بر روی کلمات و جملات. او قرار نبود دانشجو را بخواباند قرار بود او را حتی ساعت 2 ظهر در گرمای بوشهر با کولر گازی نیز از خواب بیدار کند‌.

11-با دانشجویانش حتی به هنگام تدریس نیز صمیمی بود‌. هیچ حالت فضل و برتری در بیان اینکه من می دانم و شما نمی دانید در کار نبود‌.

12- نقد پذیر بود . حتی وقتی نظریه ای از فروید را مطرح می کرد و دانشجویان سر این نظریات حرف هایش را به چالش می کشیدند.

13- انگیزه ی خواندن، نوشتن و اجرا کردن را در دانشجویان به وجود می آورد‌. حتی اگر دانشجو مزخرف ترین متن ها را سر کلاسش می خواند و حتی اگر بدترین اجرای نمایش تاریخ را از دانشجویش می دید‌.

مهرداد ابروان نیمه شب از میان همه رفت‌. صبح وقتی پیام جواد متین را دیدم به مانند همه‌ی کسانی که تحت آموزش او بودند لحظه ای از جای خود نتوانستم تکان بخورم. در تماسی تلفنی با جواد موضوع و علت حادثه را جویا شدم‌. جواد از روز قبل گفت و صحبت هایی که با ابروان به میان آمده و از من هم صحبتی شده بود‌. این کار را برایم سخت تر کرد‌. درجلسه نقد و بررسی نمایش سیرافولوژی آنجا که استاد باز هم به عنوان منتقد حضور داشت به همه‌ی حضار گفتم ما هر چه داریم در نمایش و هر تلنگری که در خواندن برایمان ایجاد شد از برکت حضور استاد ابروان بود .مهرداد ابروان در سوم اردیبهشت 96 همه‌ی مار را تنها گذاشت و رفت‌. اما میراثش تا همیشه در تئاتر بوشهر و این مملکت پابرجا خواهد ماند.




نظرات کاربران