در حال بارگذاری ...

تئاتر فیزیکال زبان مشترک و فصل دانایی جهان امروز

نگاهی به نمایش «تور» به نویسندگی و کارگردانی سید مهدی محمدی شرکت کننده در سی‌امین جشنواره تئاتر استان بوشهر

جواد متین؛  نمایش«تور» به نویسندگی و کارگردانی سید مهدی محمدی نمایشی است که تماشاگر را با شکل و فرم با خود درگیر می‌کند. این اثر که دومین کار این کارگردان است با خیز بلندی نسبت به کار سال گذشته‌اش این پیام را برای مخاطبان دارد که از این به بعد با گروهی جدی در زمینه تولید نمایش فیزیکال روبرو خواهند بود.

در نمایش «تور» شاهد اجرایی فیگوراتیو مبتنی بر بدن بایگر با نگاه به آنچه در طبیعت جنوب و مردان دریا وجود دارد،هستیم. در این نمایش ما با شکل و فرم سروکار داریم.اثری که بیشتر مبتنی بر موسیقی و حرکت است. موضوع سرراستی است.با صحنه‌افزارهایی داینامیک که به راحتی نمی‌توان گفت که آیا بخشی از طراحی صحنه است ویا آکسسوار و یا حتی بخشی از کارآکترهای نمایش هستند،آنقدر در هم تنیده شده و بازیگر هم در این تاروپود جای گرفته که قصه‌ای را روایت می‌کند که در این سامان غریبه نیست.  در این همه جنوب لنگر نشین به دریا رفتن و غرق شدن جاشوها و دریانوردان از دیر باز تبدیل به افسانه‌ها و قصه‌هایی شده است.برای آنکه دریا جوان از دست رفته و غرق شده‌مان را به ما باز گرداند دست به آیین‌هایی می‌زنیم که امروزه تبدیل به گونه‌ای اهنر اجرا به شمار می‌روند.در تنهایی جاشوان و ملوانان دریا موسیقی بوجود میآید، ریتم بوجود می‌آید و حرکت بوجود می‌آید.آنجاست که هنر نمایش دریایی مبتنی بر خلاقیت و بر اساس توانایی فیزیکی و حسی جاشوان بوجود میآید و سالیان سال است که به بوجود آمده است.

آنچه را در نمایش «تور» شاهد بودیم تصاویری لطیف و مخملین از مواج بودن جاشو و دریا و قایق او بود.در ابتدای نمایش هیچ زاویه‌ تندی در حرکات و میزان صحنه‌ها شاهد نیستیم.و در صحنه‌های مبارزه با نیروهای اهریمنی دریا شاهد حرکاتی با تمپو ریتم و زوایای شکسته هستیم توسط دست و پای بازیگر و طراحی نور سایر عناصر نمایش هستیم.با تصاویر چشم نوازی روبرو هستیم

این گروه با استفاده از فاکتورهای زیست بوم خود که همانا دریا و دریانوردی در بندر دیلم است خود را به طبیعت متصل کرده و اتفاقا طبیعت دریا را بزرگترین استاد خود قلمداد می کنند.

اگرهنر حرکت و تئاتر فیزیکال و آنچه در زیر‌مجموعه این مفاهیم می‌گنجد را زبان مشترک و فصل دانایی جهان بدانیم پس با این نمایش می‌توان با فرهنگ‌های دیگر به گفتگو نشست. با عشق به جای ترس می‌توان با طبیعتی که در ذات خود با رقصی موزون در حرکت است همسو شد و بدون ابراز خشونت و نفرت و صرفا با ابراز عشق و دوستی جهانی تهی از خشونت و جنگ و مملو از صلح و دوستی ساخت.

نمایش «تور» با بازی خوب و متکی بر حرکت و وابسته به زبان بدن، نشان می‌دهد بر موضوع خود مسلط است و به‌خوبی می‌داند از هنر حرکت و این شیوه کاری چه می‌خواهد. «تور» اثری مبتنی بر زبان بدن است و با ایجاد اشکالی در فضا در مخاطب ایجاد معنایی به قاعده می‌کند که اساس ارتباط موثر تماشاگر-بازیگر (‌به عنوان وسیله مخابره و دریافت پیام‌) را شکل می‌دهد. اثر سید مهدی محمدی  آنقدر متکی به بازیگر است که به واقع می‌توان گفت نظریان یرژی گرتفسکی در تئاتر بی‌چیز بدون قید و شرط به ظهور و بروز می‌رسد.

«تور» در محتوا نخ‌نما و در ایده‌پردازی دم دستی به نظر می‌رسد ولی در فرم کامل،بی‌نقص و به قاعده بود. انتخاب موسیقی و نور و اسپشیال افکت‌ها در کار، فضا و مود مناسب با اثر را بوجود آورده و از آشفتگی پرهیز شده و همه چیز در تلاش برای ارتباط موثر و مناسب با تماشاگر است. نور در این اثر به مسابه کاراکتر عمل می‌کند و در خلق اتمسفر آنقدر موثر است که شاید به اندازه بازیگری بتوان برای آن ارزش قائل شد.

رقص با «تور» و افریتی سیاه که از دریا به انسان تقدیم‌ می‌شود باعث ایجاد اکت و کنش نمایشی در اثر می‌شود و نشان‌دهنده کنشی درونی میان انسان و خود اوست. بخش آگاهی انسان در نظریه یونگ تنها قسمتی است که مستقیما برای خود فرد شناخته شده است و عملکرد آن با چهار کنش ذهنی قابل سنجش و مشاهده است. احساس کردن، درک‌کردن، فکر‌کردن و بینش. این جهت‌گیری آگاهانه در ذهن افراد با دو نگرش کلی برون‌گرایی و درون‌گرایی یعنی سوق‌دادن آگاهی به سوی بیرون و یا سوق‌دادن آگاهی به سوی دنیای درونی صورت می‌گیرد.

 




نظرات کاربران