در حال بارگذاری ...
به بهانه اجرای نمایش «نامه‌نویس» در پلاتوی مرحوم حمید لطفی مجموعه تئاتر شهر بوشهر؛

انسان تنهای امروز بی‌پناه‌تر از همیشه در تاریخ پرسه می‌زند

«نامه نویس» به‌عنوان یک کار تجربی برای کارگردانان این نمایش، و پروژه درس بازیگری مقدماتی برای این بازیگر نمره قابل قبول از مخاطب می‌گیرد. ولی اگر این نمایش قرار باشد در سطح وسیع‌تری به اجرای عموم گذاشته شود، مستلزم تامین مقدمات و بستر مناسب‌تری است که مخاطب با آن ارتباط برقرار نماید.

جواد متین؛ «نامه نویس» اثر «آلن بنت»، نویسنده بریتانیایی است که بهاره جهان‌دوست آن را به فارسی برگردانده و با ویراستاری محمد رحمانیان توسط انتشارات نیلا در مجموعه کتاب کوچک در سال 1389 منتشر شده است. «بنت» در آثارش کارآکترهایی را خلق می‌کند که یا بد اقبال و رنج‌دیده و یا سربه‌زیر و نادیده گرفته شده هستند. زندگی این کارآکترها در بن‌بست گره خورده و اغلب آنها در برقراری ارتباط عاشقانه ویا دوستانه با دیگران نومیدانه شکست خورده‌اند. «نامه نویس» در نقد مدرنیسم و وضعیت و موقعیت انسان در شرایط جهان امروز است. مسیری که انزوا، زوال و تخریب‌گری نوع زندگی انسان دلیل اصلی آن است. «بنت» در «نامه نویس» به سراغ نوشتن می‌رود. امر نوشتن به عنوان کارکردی در جهان مبتنی بر علم و روشنگری به جای اینکه موجب رشد و همگرایی نوع بشر شده باشد به عکس با نیروی بازدارنده خویش موجب تقویت روحیه تخریب و انزوای بشر شده است. وی در این نمایشنامه تلاش می‌کند نوع نگاه مخاطب را به مصائب پدیده دانش و رسانه‌های نوظهور کند. او در تلاش است به واکاوی و بررسی احساسات و عواطف انسان معاصر در ارتباط با این پدیده‌های نوظهور بپردازد. از قضا این پدیده‌های نوظهور، بنیان‌های اقتدارگرایانه و نهادینه شده ساختار جامعه امروز است که با رسانه‌های نوظهور امروزی تمام نقاط جهان را درنوردیده و درگیر کرده است. اگر به این پدیده با نگاه ساختارگرایانه نگاه کنیم با تردید به این همه دانایی مبتنی بر فلسفه و ادبیات و دانش بشری خواهیم پرداخت. شکنر نقد پساساختارگرایی را راه حل مناسبی برای پرداختن به طیف وسیعی از دانش بشری در تمام جنبه‌ها اعم از اندیشیدن انسان،پیام و رفتار او می‌داند. وی پساساختارگرایی را روشی جهان‌شمول دانسته و راهی برای توضیح دادن این‌که چگونه انسان‌ها جهان را درک و سازماندهی می‌کنند، می‌داند. شکنر واقعیت‌های اجتماعی را «برساخت بشری» تعریف می‌کند و آنها را در تناقض با ایدئولوژی بر می‌شمرد. با این توضیح درک ضرورت انتخاب و نگارش این دسته آثار در دنیای معاصر دو چندان به دست می‌آید. «بنت» از بهترین نمایشنامه‌نویسان معاصر انگلستان است که نمایش «نامه نویس» را بر اساس همین زوال خودخواسته انسان امروزی نوشته است.

 

جواد صداقت و الهام ابنی کارگردانان این نمایش با آداپتاسیون و طراحی این نمایش برای اجرا در شرایط پاستورال کارگاه به این ایده دست یازیده و درک صحیحی از مفهوم اثر از خود نشان داده‌اند. زنی تنها در صحنه‌ای به قد و قامت سلول زندان و عدم وجود در و دیوار و حریم شخصی و اجرایی چهارسویه که انگار در معرض قضاوت است. گزاردن قراردادهای اجرایی از همان ابتدای نمایش با مخاطب مبنی بر اینکه آنچه را که از آن سخن به میان می‌آید راباید تصور کند، تایید کننده این ادعاست که ما با اجرایی مینی‌مالسیتی و بی‌چیز روبرو خواهیم بود. تک نور وسط صحنه که از بالا بر تک بازیگر نمایش در حال تابیدن است و فضای خالی از هرگونه موسیقی و افکت این تکینه‌گی و تنهایی را بیشتر متبلور می‌کند و در ارائه شکل و ساختن معنا موثر واقع می‌شود. تمام این عناصر در یک فرآیند باعث می‌شد که مخاطب را درگیر شکل‌گیری معنا در مقصد کند. یعنی این نمایش در تلاش است مخاطب معنای نشانگانی اثر را پس دریافت مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و برانگیختگی بعد از انتقال شکل گیرد. فضایی خالی که شخصیت را به زوالی خودخواسته هدایت می‌کند و در نهایت یا به‌عنوان مهاجم دست به جنایت زده ویا مورد سوء قصد و جنایت قرار خواهد گرفت.

 

فضای خلق شده در این نمایش اشاره به شرایط هولناکی دارد که اتفاقا از نتایج بیش از حد ‌دانستن است. این دانستن با ندانستگی درگیر است و بی‌شعوری است که از دل این دانستن حلول می‌کند. پیام این همه دانش امروزه تبدیل به جنگ‌های بزرگ جهانی و کشتار انسان‌ها با تسلیهات شیمیایی و بیولوژیکی و هزار و یک اقدام تروریسیتی شده است. کلیساها و مراکز مذهبی و ایدئولوژیک تبدیل به موزه‌هایی شده‌اند که به انسان امروز در ارتباط با آسیب‌های روانی دنیا هیچ کمکی نمی‌کنند. انسان تنهای امروز بی‌پناه تر از همیشه در تاریخ پرسه می‌زند و دچار اضمحلال و خودویرانگری شده است. «نامه نویس» کشمکش میان دانستن و ندانستن است.

 

«نامه نویس» از نقطه قوت دیگری که بهره می‌برد بازیگری است که به نظر من از کارگردانی گامی جلوتر است. بازیگر جوانی که گویا این پروژه پایان دوره او در آموزشگاه «آسوریک» است. آنچه از این بایگر شاهد هستیم تسلط مناسب بر بیان و رعایت تنالیته و ریتم و حس است. همه به خوبی می‌دانیم که  بازیگر باید بتواند واضح صحبت کند ، ولی این مسئله ای نیست فقط و فقط مربوط به مصوت ها و مصمت ها باشد، بلکه علاوه بر این و به طور عمده‌، مربوط است به معنای کلام‌. اگر بازیگر (‌در عین حال‌) یاد نگیرد که چه طور باید معنای گفت‌‌وگو‌هایش را درک کند‌، گفته هایش را جدول وار بر زبان می راند و‌ بیان زیبایش‌ معنای گفته را خراب می کند‌. بنابراین بازیگری که وضوح بیان را یاد می گیرد‌، باید مراقب باشد که زبانش انعطاف و نرمش داشته باشد‌. نباید زبان واقعی مردم را از یاد ببرد. بازیگردر «نامه‌نویس‌« علاوه بر بیان صحیح و تسلط بر بدن در حد نیاز این نمایش با صدای گرم خود به خواندن قطعه ای موسیقی ایرانی نیز می‌پردازد که این توانایی را تایید می‌کند. تغییر لحن، تمپو، تنالیته و ریتم و موومان در نوع ادای جملات، از ویژگی‌های بازی این بازیگر در نوع بازی سایر شخصیت‌هایی است که در نمایشنامه از آنها نام برده می‌شود و او جای آنها صحبت می‌کند.

 

«نامه نویس» به‌عنوان یک کار تجربی برای کارگردانان این نمایش، و پروژه درس بازیگری مقدماتی برای این بازیگر نمره قابل قبول از مخاطب می‌گیرد. ولی اگر این نمایش قرار باشد در سطح وسیع‌تری به اجرای عموم گذاشته شود، مستلزم تامین مقدمات و بستر مناسب‌تری است که مخاطب با آن ارتباط برقرار نماید. بستری از طراحی صحنه و نور و جلوه‌های بصری و صوتی از ملزمات اجرای عمومی تر این نمایش است. پوستر تهیه شده برای این نمایش نیز از هیچ‌گونه ویژگی‌های زیبایی شناختی برخوردار نبوده و فاقد اطلاعات لازم است. فونت و رنگ و طراحی نامناسب و عدم وجود نام تنها بازیگر این نمایش در طرح پوستر از دیگر نقاط ضعف پوستر است.




نظرات کاربران