سرپرست گروه موسیقی «نو نوا»:
برای داستانهای جنگی باید موسیقی حماسی خلق کرد
داستانهایی که درباره جنگ معمولاً روایت میشود به خاطر رساندن مطلب، موسیقی حماسی میطلبد که باید آن را خلق کرد و قطعاً به خاطر لطافت ساز بندی موسیقی نواحی ما، باید رو برد به ساز بندی غربی از سینتی سایزرها بگیر تا سازهای بادی و غیره.
ایران تئاتر_سودابه زیارتی؛ موسیقی در صحنه نمایش را میتوان از جمله عناصری دانست که از بدو پیدایش این هنر فاخر وجود داشته و قدمتی به بلندای تاریخ هنر دارد. عنصری که حرکات، دیالوگ و بازی را در صحنه همراهی میکند و بهتنهایی میتواند حس مخاطب را برانگیخته و مفهوم را به احساس او منتقل میکند. آمیختگی هر دو هنر موسیقی و تئاتر در طول تاریخ فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر نهاده است تا امروز و در این نقطه از زمان، مخاطب و تماشاگر بتواند زیبایی این پیوند عمیق را به نظاره بنشیند و حسی را تجربه کند که در تئاترِ خالی از موسیقی هرگز آن را نمییابد.
در این میان اما مهجورماندن و کمتوجهی به این هنر و آسیبهای ناشی از آن در تئاتر امروز، بسیاری از صاحبان فن و نظر را نگران کرده است. شاید برای بسیاری از دوستداران و علاقمندان تئاتر هنوز ارزشها و کارکردهای واقعی موسیقی تئاتر ناشناخته باشد. لزوم توجه به این امر ما را بر آن داشت تا با یکی از هنرمندان موسیقی تئاتر استان بوشهر که موفقیتهای چندی را نیز در این حوزه کسب کرده است به گفتگو بنشینیم. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گپ و گفت با علی احمدی-سرپرست گروه موسیقی «نو نوا»- پیرامون موسیقی تئاتر است:
جایگاه موسیقی در تئاتر و در بین عناصر تئاتر چیست؟
قطعاً تأثیر خیلی زیادی در رساندن مطلب موضوع و داستان یک اجرای نمایش دارد غیر از کمک به حس بازیگر، اینکه در قسمتهای سکوت یعنی بدون دیالوگ این موسیقی و نور است که جایگاه بازی در سکوت تئاتر را میرساند.
آیا موسیقی ایرانی قابلیت دراماتیزه شدن را دارد؟
بله فرقی نمیکند به نظر من چون صاحب خیلی جریانات داستانی و روایتی حالا چه از داستانهای جنگ یا روایتهای قومی منطقهای یا همان داستانهای فولکوریک نواحی ایران یا افسانهها که در شاهنامه و... آمده است، هستیم. این داستانها از هر منطقه یا از هر قومی که باشند، موسیقیهای خاص خودشان را دارند که البته کمتر به آنها پرداخت میشود. دلیل آن بیاطلاعی میتواند باشد و تنبلی که گاهی دوستان به خاطر راحتی، کار را میبرند به سازهای الکترونیک که قطعاً به خاطر ساختار این نوع سازها و گرایششان ما را از ایجاد خلق چنین آثاری دور میکند.
رابطه درام و موسیقی ایرانی و موسیقی غربی به چه صورت است و کدامیک میتواند در تئاتر برجستهتر باشد و قابلیتهای بیشتری دارد؟
اگر رابطی هم میخواهد بین این دو موسیقی باشد، فقط میتوان گفت تلفیق که اصلاً موردی هم ندارد. البته اگر بهجا استفاده شود و اگر بخواهم بگویم کدامیک برجستهتر است بستگی به داستان دارد. وقتی صحبت از درام ایرانی میشود آنقدر موسیقی ما و موسیقی مناطق گسترده است که نیازی نیست رو به موسیقی یا بهتر باید بگویم ساز بندی غربی ببریم. مثلاً یک داستان درام از منطقه لرستان زا اگر در نظر بگیریم، آنقدر آثار برجسته و جذاب موسیقایی را خلق کردهاند که صدها تئاتر را میتواند بدون تکرار پشتیبانی بکند یا همین موسیقی منطقه جنوب یا کردی یا منطقه شمال کشور. البته در مورد داستانهای جنگی موضوع کمی فرق میکند. داستانهایی که درباره جنگ معمولاً روایت میشود به خاطر رساندن مطلب، موسیقی حماسی میطلبد که باید آن را خلق کرد و قطعاً به خاطر لطافت ساز بندی موسیقی نواحی ما، باید رو برد به ساز بندی غربی از سینتی سایزرها بگیر تا سازهای بادی و غیره.
تفاوت بین موسیقی تولیدی- درون قاب- یا موسیقی انتخابی و -بیرون قاب- به چه صورت است و فکر میکنید که ارزش کدامیک در تئاتر بیشتر است؟
موسیقی تولیدی درون قاب اگر لایو باشد یک تماشاگر قطعاً بهتر احساسش میکند. چون نوازنده دارد مینوازد و کلا یک نوازندۀ لایو نسبت به شرایط کار تماشاگر، میتواند اگر شرایط خوب باشد و هیجان داشته باشد بهتر بنوازد و در غیر این صورت برعکس میشود. اما در مجموع من ترجیح میدهم اینطور باشد. قطعاً تماشاگر یا یک بازیگر هم حس بهتری میگیرد اما در مورد موسیقی انتخابی، گاهی چون به هر دلیلی راهی نیست، اگر انتخاب خوب باشد، جواب میدهد و هیچ موردی هم ندارد.
موسیقی در تئاتر موزیکال وظیفه روایت را بر عهده دارد یا صرفاً مثل یک بازیگر عمل میکند؟
چون بار عمده این سبک تئاتر بر دوش موسیقی است به نظر من غیر از روایت کردن و نگهداشتن ریتم و فرمان دادن به کل عوامل تئاتری قطعاً باید نگاه یک بازیگر هم به آن داشت و اگر نتواند در نقش پیشرونده، جلو برود، مثل بازیگری میماند که بازی از دستش دررفته و موسیقی فالش جلو میرود و ارتباطات قطعاً بریده میشود.
از جدیدترین موسیقیهای دنیا چه قدر در تئاتر ما استفاده میشود و چه جایگاهی در تئاتر دارند؟
نمیدانم واقعاً باید چه جوابی بدهم چون اکثر کارها را اگر دیده باشید، یا کارهای یک جشنواره بزرگ مثل جشنواره بین الملی فجر را اگر ببینید و قضاوت کنید، میانگین استفاده میشود. اما اگر برگردیم به همان سؤال موسیقی انتخابی درون قاب صحنه، به دلیل کمبود یا نبودن آهنگساز یا کمبود بودجه، به نظرم خیلی استفاده میشود و اگر کمبودی در ارتباط با این عناصر را که گفتم، نداشته باشیم، قطعاً بهترین تأثیر را دارد. حال موسیقی جدید یا قدیم باشد، بستگی به نیاز و اینکه چه چیزی باید سوار یک داستان شود که بتواند واقع به آن کمک کند.