گفتگو با برخی پیشکسوتان تئاتر بوشهر؛
تئاتر، جامعه و مخاطبسازی
در اواخر دهۀ ۸۰ شمسی، استان بوشهر در دنیای تئاتر فضایی پرتحرک و پویا را تجربه میکرد. سالنها و پلاتوها پرترافیک بود؛ اجرای نمایش، تمرین گروهای مختلف و … . این فضا بر گروههای دانشجویی تئاتر دانشگاه آزاد بوشهر، حوزه هنری بوشهر، اداره ارشاد، مجتمع فرهنگی و در شهرستانها نیز حاکم بود و با هر بضاعتی که داشتند، فعال بودند.
صاحبان نظر در حوزه هنر، ریشۀ پیدایی تئاتر را از زمان شکلگیری ارتباط شفاهی نوع بشر میدانند و معتقدند، تئاتر تنها رسانهای است که آسیب تلخ رسانههای جمعی در قرن بیست و یکم را ندارد و میتواند جایگزین بسیار ارزندهای برای رسانههای مخرب جهان در هزاره سوم باشد؛ رسانهای جمعی که کارکردهای متفاوت و تاثیرگذار داشته و روح اخلاقمداری را از همین طریق در مخاطبان خود تقویت میکند.
از آنجا که در طول اجرای یک تئاتر، ارتباطی دوسویه، عمیق و زنده بین تماشاگر و عوامل اجرا و بهویژه بازیگران شکل میگیرد، شنیدن یک واژه و یا دیدن یک صحنه، هرچند گذرا و کوتاه بهشدت میتواند ارتباط شکلگرفته را تقویت کند. از این روست که تئاتر بهواسطه همین ظرفیتهای ویژه و استثنایی میتواند ابزاری نیرومند در درمان بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی باشد.
حال اینکه چرا تئاتر با وجود قدمت دیرینه و کهن خود و نیز کارکردهای اجتماعی فوقالعاده موثرش تا به این اندازه از متن جامعه دور شده است، دلایل متعددی دارد.
دنیای مدرن امروز با وجود پیشرفت تکنولوژی در حوزههای مختلف و بهویژه در حوزه صدا و تصویر، یکی از عوامل عمده و مهم در تبدیلشدن تئاتر به هنری است که اغلب، تماشای آن به نخبگان هنر (اهالی تئاتر اعم از کارگردانان، بازیگران، دانشجویان تئاتر، نمایشنامهنویسان و...) و علاقمندان به این هنر متعالی محدود شده است. هرچقدر که سینما در بین طبقه متوسط جامعه جای بیشتری برای خود باز کرد و حتی امروز، یکی از اقلام مهم در سبد کالاهای فرهنگی خانوادهها شده است، تئاتر از این قافله عقب مانده. در واقع میتوان گفت که ظهور تلویزیون و سینما و دیگر وسایل ارتباط جمعی در قرن حاضر، باعث دورشدن تئاتر از نقش اصلی خود و جاماندن از متن جامعه شد و این معضلی است که هنر تئاتر در سطح جهان با آن مواجه شده است اما در کشورهایی که در آن توسعه فرهنگی بهنوعی نسبت به دیگر توسعهها، عقیم مانده است، نمود بیشتری یافته.
از سوی دیگر، بسیاری معتقدند که تئاتر گران است و بهای به تماشانشستن یک تئاتر خوب برایشان هزینه زیادی دارد که البته همین تفکر را نیز ما در حوزههایی همچون خرید کتاب و مجلات نیز میبینیم. این تفکر از توسعهنیافتگی فرهنگ جامعه منتج میشود؛ آنجا که هزینههای بهغایت سنگین، صرف تجملات و ظواهر زندگی و افراد میشود و پرداخت بهای اندک دیدن تئاتر هزینهای اضافی تلقی میگردد.
بنابراین سیاستگذاری فرهنگی در این حوزه برای مخاطبسازی و وفادار نگهداشتن تماشاگران تئاتر ضروری به نظر میرسد و مستلزم عزم و ارداهای جدی از سوی مسئولان و دستاندرکاران این هنر مقدس است.
کمبود امکانات سختافزاری و نرمافزاری در حوزه تئاتر و تمرکز همین امکانات محدود در مرکز، مشکلاتی همچون فاصله جغرافیایی، ضعف اطلاعرسانی، معضلات اقتصادی قشر ضعیف و متوسط جامعه و... نیز مزید بر علت شده تا تئاتر روزبهروز فاصله بیشتری از مخاطبان عام خود بگیرد و به سمت تماشاگران خاص میل پیدا کند و در مقابل، سینما با بهرهگیری از تکنولوژی و استفاده بهینه از وسایل ارتباط جمعی روز، توانسته است جای خود را بیش از پیش در جامعه باز کند. به عنوان مثال امروز شاهد آن هستیم که نقدهای متعددی بر فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی نوشته و منتشر میشود، چهرههای سینمایی با استفاده از شبکههای مجازی و به راههای متفاوت و با بهرهگیری از همین تکنولوژی بهشکلی موثر به جذب مخاطب پرداخته و ارتباط نزدیک و تنگاتنگی را از این طریق با افراد جامعه برقرار میکنند.
این در حالیست که خاستگاه تئاتر از زمان پیدایش از همین جامعه بوده و قدمتی به بلندای تاریخ بشر دارد. اما اینکه چرا تئاتر نتوانسته است، پیوند خود را با متن جامعه محکمتر از پیش کند و حلقه مخاطبانش را تنها به قشری خاص محدود کرده است، آسیبی است که نیاز به درمان جدی از طریق فرهنگسازی و سیاستهای حمایتی از سوی مسئولانش دارد. البته برگزاری جشنوارههای تئاتر طی سالیان گذشته تا حدودی در جذب مخاطب موفق عمل کرده است اما این جشنوارهها نیز عمدتا در حلقه مخاطبانی هستند که خود، از اهالی تئاتر بوده گسترۀ آن هنوز نتوانسته به عمق جامعه نفوذ داشته باشد. چراکه این جشنوارهها فصلی بوده، متمرکز هستند و تبلیغات محیطی محدودی نیز دارند، نمیتوانند مخاطبساز باشند.
برخی هنرمندان تئاتر در بوشهر معتقدند؛ خلاقیتهای فردی هنرمندان در تولید آثار نمایشی، آموزش بهصورت تخصصی و تکنیکی، پیوند و ارتباط تنگاتنگ با نسل پیشین و هنرمندان پیشکسوت، تعامل، همدلی، اتحاد و… از سوی جامعه تئاتری از یکسو و حمایت همهجانبه، فراهمنمودن زیرساختها، برنامهریزی و سیاستگذاری و… از سوی مسوولان میتواند در تکامل هنر نمایش و تولید آثار فاخر تئاتری بسیار تاثیرگذار باشد.
در اواخر دهۀ ۸۰ شمسی، استان بوشهر در دنیای تئاتر فضایی پرتحرک و پویا را تجربه میکرد. سالنها و پلاتوها پرترافیک بود؛ اجرای نمایش، تمرین گروهای مختلف و … . این فضا بر گروههای دانشجویی تئاتر دانشگاه آزاد بوشهر، حوزه هنری بوشهر، اداره ارشاد، مجتمع فرهنگی و در شهرستانها نیز حاکم بود و با هر بضاعتی که داشتند، فعال بودند.
جشنواره تئاتر استانی، سال به سال در بوشهر ضعیفتر میشود
جواد صداقت، کارگردان، نویسنده و مدرس تئاتر معتقد است که جشنواره دقیقا مثل دو دست محکم است که دارد گردن هنر تئاتر را در بوشهر خفه میکند زیرا ما در اینجا بهجز ۲ تا ۳ مورد، هیچ تولید تئاتری نداریم که به نیت اجرای عموم، تئاتر کار کنند. این خود معضل است و ما با برگزار کردن جشنواره به آن نتیجه مطلوب نخواهیم رسید.
ببینید، جشنواره تئاتر فجر یک ویترین است که بهترین آثار تئاتری کشور را به آنجا دعوت میکنند. اما گروههایی به آنجا راه پیدا میکنند که با لابی، پارتی و … موفق به حضور در این جشنواره میشوند. بدین معنی که شما هیچ گروه جوان و مستقلی را نمیبینید که از شهرستان به مرحله کشوری راه پیدا کرده باشند. من بارها به آنهایی هم که در مرکز هستند، گفتهام که حداقل از لیگ فوتبال یاد بگیریم که همیشه یک نماینده از هر استان در آن وجود دارد و بعضی اوقات نیز هیچ نمایندهای از هیچ استانی نیست. اما در تئاتر اینگونه نیست. یعنی ما بر اساس اینکه یک جشنواره استانی را برگزار میکنیم، یکسری آثار را به سطح کشوری معرفی میکنیم و فیلم این کارها به مرکز ارسال میشود (امسال داوران جشنواره با حضور کارگردانان کار، فیلم آن اثر را میبینند و داوری در حضور خود کارگردان اثر انجام میشود) جشنواره تئاتر استانی، سال به سال در بوشهر ضعیفتر میشود و این برمیگردد به عدم آموزش و عدم توجیه اجراهای عمومی.
نمایش در استان بوشهر رشد چند صد درصدی داشته است
غلامحسین دریانورد، نویسنده، کارگردان و پژوهشگر تئاتر نیز میگوید: تئاتر بوشهر هم از نظر کیفی و کمی، رشد داشته است ولی نمود کمتری دارد. مثلا همانطور که چاپ و انتشار یک مجموعه شعر در دهه ۶۰ در بوشهر یک حادثه تلقی میشد، حالا با هر کیفیتی اما در دهه ۹۰ چاپ دهها کتاب شعر هم خیلی عادی است. فقط از نظر کمی به تئاترها نگاه کنید تا بدانید که چقدر رشد داشته است. البته نباید استثناها را نادیده گرفت. مثلا چه کسی منکر این است که «قلندرخونه» یک استثنا در تاریخ تئاتر بوشهر است. آیا خود آقای صغیری هم توانسته است این موفقیت را تکرار کند. البته رقابتها بیشتر شده است. قبلا در همین استان بوشهر فقط دو تا سه شهر در تئاتر استانی فعال بودند و شرکت میکردند حالا چه؟ هر آن ممکن است نمایش از روستایی گمنام، گوی رقابت از همه را برباید. بهنظر من، نمایش در استان در همه زمینهها نسبت به قبل رشد چند صد درصدی داشته است.
ذهنیتم در تئاتر سمت و سویش اجرای عموم است
جهانشیر یاراحمدی، رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان بوشهر، پژوهشگر، نویسنده و بازیگر تئاتر اعتقاد دارد که سمت و سوی آثار نمایشی، باید به طرف اجرای عموم باشد: ذهنیت خودم در تئاتر سمت و سویش اجرای عموم است. تئاتر برای مردم.سالها پیش از امروز نیز گروه خاک، نمایشهایش را اجرای عموم می رفت.در روزگاری که اصلا در بوشهر خبری از اجرای عموم نبود .الان که ماشالله هر هفته اجرا هست. به خاطر اینکه فَکت بدهم، در سال ۸۱، نمایش « آرماگادون» را بیست و.پنج شب در بوشهر اجرا رفتیم.نمایش «گربه و موش »، نمایش «مجمع مرغان» .اینها همه مربوط به ۱۵ سال پیش است. در همان ایام گروههای دیگری نیز بودند که آثارشان را اجرای عموم میرفتند.در همین چند سال اخیر نیز، هر نمایشی که در گروه ما تولید شده یا حداقل من بازیگرش بودم، اجرای عموم مفصل رفته است. از 10 شب تا20 شب. بنابراین اجرای عموم در بوشهر در همین دو دهه اخیر پیشینه دارد و کسی نمیتواند بگوید تنها و تنها من این کار را انجام میدهم. بهعنوان مثال اجرای عموم سال ۹۲، با سال ۹۴ یا ۹۵ قابل قیاس است؟ در طول تاریخ تئاتر این استان، برای اولین بار در اهرم تنگستان، سی شب مستمر نمایش اجرای عموم رفته است. فقط همین نکته را در نظر بگیرید، آن وقت ببینید میشود امروزمان را با سال ۹۲ قیاس کرد؟ در حالیکه در دیلم، گناوه، دیر، خارگ، جم، بوشهر و…نمایشهای متعددی اجرای عموم رفتهاند.
یاراحمدی همچنین تاکید میکند که هیچکدام از شاخصههای آموزش و اجرای عموم تئاتر بوشهر، قابل قیاس با سه سال گذشته نیست. اصلا قیاسش هم غلط است. در همین سال ۹۵ در شهرستانهای دیلم، گناوه، برازجان، اهرم، شبانکاره، دیر، خورموج، جم و بوشهر کارگاه آموزشی برگزار شده. مگر میشود این همه فعالیت آموزشی را به همین سادگی نادیده گرفت. پس کسی که این همه فعالیت آموزشی را نمیبیند، خودش «نمیخواهد ببیند.» صدالبته بنده یک آدم ایدهآلیستی هستم و دوست دارم هر روز یک اتفاق آموزشی رخ دهد. ولی وقتی در گذشته یک قدم برداشته شده و الان آن یک قدم تبدیل به ده قدم شده، نشانه پیشرفت است.
سودابه زیارتی