برای جواد تلیان؛
غریزه در بازی تلیان به نحو دلنشینی دیده میشد
ما از دهه چهل همدیگر را میشناختیم و او کسی بود که در اولین نمایش من، «سقوط» که یک نمایش ضد آمریکایی بود، نقش تحسینبرانگیزی را بازی کرد. او بازیگری غریزی بود اما چون اهل مطالعه بود غریزه توی بازیاش به نحو دلنشینی دیده میشد.
احمد آرام؛ نمیدانم این تابستان لعنتی کِی تمام میشود، تمام آدمهای دوستداشتنی را از ما گرفت که آخرین آنها زندهیاد جواد تلیان بود. حیفم میآید قدیمیهای تئاتر بوشهر از دست بروند، چون مطمئنم کسی جایشان را پر نخواهد کرد. و چقدر بد که امروزیهای تئاتر هرگز نخواستند از آنها چیزی بیاموزند تا الگویشان باشد. قدیمیهای تئاتر بوشهر همه در یک چیز با هم مشترک بودند: صفا و صمیمیت، انسانیت و بردبار بودن که متاسفانه در بعضی هنرمندها، یا بهتر است بگوئیم هنرمندنماها، وجود ندارد. جوادتلیان مهربان و بردبار بود از تمام زندگیاش مایه میگذاشت تا طرف مقابل موفق و پیروز باشد، حتی در اتفاقی، خانهاش را در گروی بانک از دست داد و خودش را فدای خواستهاش کرد.
ما از دهه چهل همدیگر را میشناختیم و او کسی بود که در اولین نمایش من، «سقوط» که یک نمایش ضد آمریکایی بود، نقش تحسینبرانگیزی را بازی کرد. او بازیگری غریزی بود اما چون اهل مطالعه بود غریزه توی بازیاش به نحو دلنشینی دیده میشد. یادم میآید و بعد از دو اجرا ساواک جلوی این نمایش را گرفت و تلیان بارها به من میگفت بیاییم چند جا به صورت غیر مترقبه نمایش را به روی صحنه ببریم، یعنی دزدکی، این خطر را به جان میخرید تا یک نمایش بتواند حرف خودش را بزند. حتی آن سال از تلویزیون خوزستان پیام فرستادند تا با قبول پنج هزار تومان و به شرط حذف جنگ ویتنام و آمریکا، این نمایش را فیلمبردار و پخش کنند. اما تلیان اولین کسی بود که به من گفت مخالفت کنیم. از سرسختیاش خوشم میآمد. او در نمایش دوم من: «ما نمیتوانیم» هم نقشی به یاد نرفتنی در اذهان ما به جا گذاشت. یادش همیشه در قلب ماست.