ایجاد جدالی سیال در ذهن مخاطب
بیست و پنجمین نشست واحد نمایش حوزه هنری بوشهر و کانون ملی منتقدان تئاتر ایران به نقد و بررسی تئاتر"پسران تاریخ" به نویسندگی "آلن بنت" و کارگردانی "اشکان خیل نژاد" اختصاص داشت. این جلسه روز سه شنبه ۴ تیرماه ۱۳۹۸ در حوزه هنری بوشهر برگزار شد. "پسران تاریخ" نوشته آلن بنت نویسنده ۸۶ ساله بریتانیایی است که به مصائب و مسائل پسران دبیرستانی میپردازد که در آستانه ورود به دانشگاه هستند.
جواد متین ؛ "پسران تاریخ" نمایشی در نقد سیستم آموزشی نظاممند و سختی است که انسان جهان معاصر را تبدیل به شیء کرده است. گویی مدرسه و نظام آموزشی کارخانه نیروی متخصص سازی برای اربابان قدرت و ثروت است. مدرسه آغازگاه تفکر و روشنگری است، حال آنکه در شرایط موجود که قرار است نیروی انسانی مولد و پدیدآورنده ارزش افزوده و ثروت برای سیستم، تربیت شود خود از عدم هویت و تنهایی شدیدا رنج میبرد. سیستم آموزشی در جهان معاصر متخصصین و نیروهای انسانی دانشمندی را تربیت کرده که از زندگی خود راضی نیستند. دانشمندان جامعه شناسی و برنامه نویسان توسعه، امروزه توسعه متوازن را توسعهای انسانمبنا میدانند نه توسعهای که بر پایه منابع طبیعی،معادن،آمایش سرزمینی و حتی دانشبنیان باشد. یعنی در توسعه انسان محور توسعه ای صحیح و متوازن است که هویت انسان به عنوان عامل به فعل،کنشگر و کاربر شناخته میشود نه صرفا تودهای از انسانها دراجتماع.
آلن بنت در نمایش"پسران تاریخ" این الینه شدن انسان معاصر در بدو ورود به جامعه که همان مدرسه است را در یک دبیرستان پسرانه و در دوران آماده سازی آنها توسط معلمانشان برای ورود به دانشگاه را مورد واکاوی قرار میدهد.رقابتی که هدف رسیدن به آکسبریج(آکسفور،کمبریج) بعنوان اندازه کوچکی یا بزرگی آن تعیین میشود، و تحت سیطره تفکر نئولیبرال است.
ظاهر امر در نوع بازیها و استایل کارگردان در طراحی حرکات برای نمایش بر بیومکانیک استوار است. اما بطور قطع نمیتوان گفت تمام مولفههای تئاتر بیومکانیک در اجرای پسران تاریخ توسط اشکان خیل نژاد رعایت میشود. البته این تناقض در انطباق فرم و محتوی کمک شایانی دارد. به گونهای که میتوان گفت این پدیده آشنایی زدایی میکند از کلیشههای موجود در تئاتر و آنچه که تماشاگر شرطی شده منتظر دیدن آن است. این ضد کلیشه عمل کردن و شکستن قاعدههای حتی همان تئاتر بیومکانیک نیز به معنی حذف به قرینه معنا و زیبائیشناسانه است، و برانگیزاننده تفکر انتقادی مخاطب به جهت طرح سئوالات بنیادین و اساسی در طول مواجهه با اثر. تبدیل فضای اثر از یک فرهنگ آنگلوساکسونی به فرهنگی جهانشمولتر با بهره بردن از اشعار نیچه، رنه شار یا برشت و همچنین تغییر در ساختار متن و تغییر در روند توالی رویدادهای متن اصلی از همین رو رخ داده تا شاید مخاطب درکی سازنده تر از آنچه کلیشهها در تئاتر بدنه به او حقنه میکند، دست یازد.
طراحی صحنه و اجرای دکور از دیگر عناصر بصری این نمایش بود که به واقع نمیتوان بیتفاوت از کنار آن عبور کرد، دکوری که صحن و سرایی بزرگ از یک محیط آموزشی با سبک گوتیک را یادآور میشود. دیوارهای بلند و فضایی خالی با دربی بزرگ در وسط و بالای پلکانی که به این سرسرا مشرف است، که به چند شیوه باز و بسته میشود و ورود و خروجهایی هوشمندانه از آن اتفاق میافتد. سمت راست صحنه نقاشی به سبک نقاشان آنارشیست در مقابل پیانویی در مقابل که یادآور کلیسا و یا فضای پرهیزگارانه محیط آموزشی است را تداعی میکند. وقتی پسران تاریخ در این فضا در هم میلولند کوچکی قد و قامتشان را در مقایسه با ابعاد دکور و صحنه طراحی شده میبینیم که تداعی کننده معنای تحت سیطره نظام آموزش بودن آنهاست.
نحوه لباس پوشیدن پسران تاریخ و طراحی لباس و کارهای غریبی که میکنند مخاطب را به مسیری هدایت میکند که جنگ درونیاش آغاز میشود. جدالی سیال در ذهن مخاطب. جدال بر صحه گذاردن بر تفکری برگرفته از متافیزیک،منطق واقعیت و یا اصل حقیقت و اینجاست که مولف بودن اثر و صاحبانش در تئاتر تجربی نمایان میشود. انسان معاصر را در عصر حاضر در مقابل دهان باز هیولای مدرن قرار میدهند. دهانی بزرگ مثل یک جاروی برقی قوی که انگار تمام هستی و هویت آدمی را قرار است یکجا ببلعد. طرح سئوالهای اساسی پسران از معلمانشان یا طرح این سئولات در جمع خودشان در خصوص آشیویتس و داخائو،استهزاء نام اریش و نیچه و بازی تئاتر شکسپیر آنهم با آن سبک و سیاق به این عدم تناسب در فرم و محتوی دامن میزند و طنزی تلخ بسان گروتسک را یادآور میشود. کشیدن سیگار با وارد کردن دوست پرهیزکارشان به این جمع، جمعخوانی و شوخی و یا خاطره گوییهای با زمینه اروتیک از دیگر پدیدههایی است که بشر امروزین با آن درگیر است. آموزش فرهنگ وهنر و فلسفه بعنوان یک الیت در نظام سلطه بر آموزش راهی برای برون رفت از تولید رباطهای ناخوشنود آینده است.
اما اجرای خوب رعایت،ریتم،تمپو و ضربآهنگ متن و اجرا در مواجهه با مخاطب تحسین برانگیز است. بازی پر رنگ و با حرارت و پر تعدد شخصیتها و اجرای دقیق آنها هر کدام با رنگآمیزی ویژه خود در خور تامل است. 9 ماه تمرین و اجرا با مختصات و مولفههای تجربی مدل مناسبی برای آینده تئاتر در کشور بشمار میرود. اینکه تفاوت تئاتر بدنه با تئاتر مستقل نه تنها در نحوه تولید و مولفههای گیشه خلاصه نمیشود بلکه تجمیع علم و عمل و اراده تیم اجرایی بعنوان یک گروه مولف تعیین کننده اصالت هنر فاخر تئاتر است.