جهانشیر یاراحمدی از روزهای کرونایی تئاتر میگوید:
قافیه را به کرونا نباختیم
ما از همان اول قافیه را به کرونا نباختیم و تمام احتیاطهای لازم را در کار گرفتیم. تئاتر به تعطیلی رفت. در روزهای سفید اولیه، با مردم و جامعه همراه شدیم تا شرایط عادی شود؛ نشد اما در وضعیت قرمز و هشدار تعطیلیها ادامه پیدا کرد تا امروز که هنوز هیچ نقطه فعالی در حوزه تئاتر در استانمان به هیچ شکلی نداریم؛ فدای سر سلامتی مردم نازنینمان. ما دست روی دست گذاشتیم؟ نه! مگر میشود.
به گزارش تئاتر بوشهر، جهانشیر یاراحمدی بازیگر و پژوهشگر تئاتر در استان بوشهر است و نویسنده کتابهایی از جمله «نمایش در بوشهر از آغاز تا امروز»، «نمایش در خارگ»، «از گهواره تا بهشت»، «تعزیه و تعزیهخوانی در بوشهر»، «زن و آیین در جنوب ایران». یاراحمدی که در بیش از سی نمایش در جشنوارههای معتبر ملی چون فجر، دفاع مقدس، ایران زمین، تک، طنز، آیینی سنتی و... ایفای نقش کرده است، سال ۸۹ بهعنوان یکی از 30 چهره تأثیرگذار تئاتر پس از انقلاب در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر مورد تجلیل قرار گرفت. او در گفتگویی که با روزنامه «ایران» انجام داده است، از چالشهای این روزهای تئاتر استان بوشهر میگوید.
تحلیل شما از وضعیت و شرایط تئاتر استان بوشهر چیست و به نظر شما چه چالشهایی پیش روی آن قرار دارد؟
تئاتر استانها بهطور کلی دردهای مشترکی دارد اگر چه برخی از مصائب نیز جغرافیاییاند؛ یعنی ممکن است در برخی استانها باشد و در برخی دیگر نه، یا باشد با شکل و شمایل دیگری. این دردها گاهی درونیاند و گاه بیرونی. درونیها بیشتر تیشههاییست که خود بر اثر ناآگاهی، خودخواهی و سوءمدیریت بر پیکر نحیف تئاتر وارد میکنیم بیآن که بدانیم چه لطمهای داریم بر این پیکر میزنیم و دردهای بیرونی ریشه در نگاه از بالا به پایینی دارد که اصولاً از پایتخت به استانها بوده و هست و خواهد بود. این نگاه از بالا به پایین، اگر چه گفتن و نوشتن دربارهاش ساده مینماید ولی آرامآرام تیشهای زهرآلود بر پیکر فرهنگ بومی وارد کرده که شاید تنها آنها که بر آن مکث میکنند متوجهاش باشند. اینکه پایتخت جای مهمی است، اینکه پایتخت برای هنر هزینه است و بودجه است و در استانها نیست باعث شده هنرمند استانی برای رسیدن به آنجا خود را همسو کند، خود را ترجمه کند، خود را به هزار رنگ و لعابی درآورد که ماحصلش میشود دور شدن از فرهنگ بومی خود تنها به صرف اینکه برای هنرش آنجا میتواند حمایتی بگیرد. قصه پرغصهای است این جریان. بعد از سه دهه، در دوره مدیریت مهدی شفیعی در هنرهای نمایشی، او با شناخت و آگاهیاش از تئاتر استانها، تلاش کرد تا این مسیر را اندکی تغییر دهد و داد، اما باز هم بعد از او آن مسیر حمایتی به محاق رفت. این روضه میتواند زمان زیادی ببرد با تحلیلهای انبوه ولی خلاصه کنم که این دردها بر پیکر تئاتر استانها به مرور زخمی عمیق ایجاد کرده که حالا حالاها امیدی به درمانش نیست؛ مگر معجزهای.
با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی تئاترها با چه شرایطی درگیر شدید. چه شرایطی را در این چند ماه تجربه کردید؟
ما از همان اول قافیه را به کرونا نباختیم و تمام احتیاطهای لازم را در کار گرفتیم. بندر است و بازارش، ساحل است و دریاش. بنادر محل رفت و آمد مستمر است هم از مرز خاکیاش هم از مرز دریاییاش. پس مردم همت کردند، خودجوش، پیش از آنکه ستادی به نام کرونا تشکیل شود خودشان تصمیم گرفتند بازارها را تعطیل کنند و سرانجام نتیجه مطلوب بود و استان بوشهر سفیدیاش به چشم آمد؛ اما سرانجام همه چیز فرو ریخت و ما از وضعیت سفید به قرمز و به هشدار رسیدیم و روزهای تلخی را سپری کردیم. تابستان بوشهر، پاییز بود؛ برگ ریزانی از هجرت تلخ آدمهایی که دستشان بههیچ جا بند نبود و چه بسیار نامآوران و اسطورههایی که در این دوره از دست دادیم. برای جمعیت کم استان بوشهر، مرگ بیش از ۴۰۰ نفر تا تاریخ امروز ۲۶ مرداد ماه، تلخ است. خیلی تلخ.
وضعیت امروز چطور است؟ آیا جایگزینهایی برای تعطیلیهای پیش آمده داشتید؟
تئاتر نیز به تعطیلی رفت. در روزهای سفید اولیه، با مردم و جامعه همراه شدیم تا شرایط عادی شود؛ نشد اما در وضعیت قرمز و هشدار تعطیلیها ادامه پیدا کرد تا امروز که هنوز هیچ نقطه فعالی در حوزه تئاتر در استانمان به هیچ شکلی نداریم؛ فدای سر سلامتی مردم نازنینمان. ما دست روی دست گذاشتیم؟ نه! مگر میشود. دری بسته شد، اما درهای دیگری گشودیم و با همکاری نهادهای مختلف رویدادهای مهمی را رقم زدیم. مثلاً نهمین جشنواره نگین خلیج فارس را با حضور شش کار صحنهای و سه کار خیابانی بهصورت مجازی در فروردین ماه و بههمت و تلاش منطقه اقتصادی انرژی پارس برگزار کردیم. سپس جشنواره «نمایشخانه» بههمت دفتر امور اجتماعی استانداری بوشهر و سمن نیمدری سبز بهصورت ملی برگزار کردیم با شعار: «هر خانه یک تماشاخانه» که در واقع ترغیب مردم برای ماندن در خانه بود که بیش از ۱۶ استان کشور در آن بهصورت مجازی شرکت کردند و آثار ارائه و داوری شد و اختتامیه آن نیز با حضور معاون امور اجتماعی وزیر کشور، مدیرکل هنرهای نمایشی و هنرمندان برگزیده بهصورت ویدئو کنفرانس در یازده استان کشور برگزار شد. یک جشنواره مونولوگ هم در استان برگزار کردیم که مرحله مرحله است و الان وارد مرحله نهایی شده که اختتامیه آن را بعد از دهه اول محرم برگزار میکنیم. ضمن اینکه یک سری برنامههای آموزشی داریم که بهصورت مجازی انجام میشود. مثلاً کارگاه آنلاین نمایشنامهنویسی که علیرضا کوشک جلالی از آلمان برای نویسندگان استان بوشهر برگزار میکند و چند رویداد آموزشی دیگر و نیز انتشار چندین کتاب از نویسندگان استان.
گفتگو: محسن بوالحسنی