در استقبال جشنواره
جشن درو در دوسالانگی پچپچه
ایران تئاتر-حسین زارعی: دو سال است که همگی بافاصله قدم میزنیم، رقابت. میکنیم، دورهم جمع میشویم، پچپچ میکنیم و گاهی تا روی صحنه کشیده میشویم و خلاصه بافاصله آش کشک خاله را هم میزنیم و حتی گاهی آشی که پایمان است را میخوریم و گاهی هم نخورده دهانمان گر میگیرد.
روزهای کشیده شدن تا روی صحنه است و رقابت بخشی از خانواده باهم گروهی باتجربه سالهای قبل گروهی باتجربههای نو گروهی با نسلی نو و سرشار از انرژی برای رقابت و گروهی برای شکستن خط و ایجاد تفاوت همگی بخشی شدهاند از خانواده صحنه که قرار است در این زمانه فاصله، خلاقیت را به کار بگیرند مگر فاصلههای آدمها را در اندیشه و گفتگو کم کنند تا زیبایی زنده بماند و تا فاصله نتواند انسان را شکست بدهد. لذت زیبایی که از عصر زندگی در غارها گفتگو را بنیان نهاد و بشر تنها را یاری کرد اکنون میخواهد دوباره نقش تاریخی خود را در تنهایی پسا مدرن بازی کند و فاصله امروزی تمدن را با ابزار زیبایی امروز برداشته، خود را یاری کندو همه خودها را دوباره از من به ما برساند. روزهای لذت از زیبایی و رقابت در گفتگو با ابزار زیبایی در بخشی از خانواده است که داغ چشیده رخت بربستن یارانی است بس خوش گوهر و سترگ جایگاه و شاهد ماجرای یارانی که پنجه در پنجه افکندهاند با دیو مدرن فاصله ساز.
روزهایی است برای دیدن طعم گس نشتر «تنهایمان گذاشتهاند»های دوستداشتنی و حسرت آلود و مزه تلخ و شیرین پوست انداختنهای نسل تازه از راه رسیده و دیدن پچ پچههای نو بر صحنهی کهنه « تازه پا نهادهام»ها. باشد که اشکی بیاید برای سبک شدن و لبخندی برای سنگین شادماندن.