تاملی بر وضعیت کمدی در هنر و اجتماع امروز؛
تراژدیِ خنده
واکنش جمعیتِ نظارهگر در حادثه پلاسکو در کدام دسته قرار میگیرد؟ بررسی چرایی این اتفاقات لازمه پژوهش مفصلی است که بیشک اجتماع ما بیش از هر زمان دیگری به آن نیازمند است. اما آنچه که بیش از همه، نیاز جامعه قلمداد میشود، کمدی متعالی است. کمدی که علاوه بر خنداندن، بیرحمانه نقد کند و ما را به تفکر وادارد.
قاسم تنگسیرنژاد؛ «از کمدی خنده زاده میشود و خنده برای مدتی کوتاه، انسان را از زیر سنگینی مصائب زندگی و تحمیلات و مضایق برونی، آزاد میسازد. کمدی اصلاحطلب است و آزادی بخش.»/ الاردیس نیکول
«زمانی که در خلاقیت بسته میشود، دروازه هجو باز میشود.»/پییر بوردیو
در پاسخ به این سوال که کمدی از کجا ناشی شده و چرا انسان، از خنده ناشی از آن لذت میبرد، نظرات مختلفی مطرح شده است. از الکساندر بین گرفته تا امانوئل کانت، هربرت اسپنسر و زیگموند فروید. اما فردریش نیچه نظر متفاوت و کاملتری دارد. به زعم نیچه «اگر ما به سرگذشت بشر بیندیشیم و او را در چندین هزار سال پیش، در وحشتآباد زیستگاهش نگاه کنیم، در مییابیم که این موجود شکننده، پیوسته بیشترین واهمهها را داشته است: همیشه آماده رزم! هم شکار میکرده است و هم شکار میشده است. همه چیز، بقای او را به خطر میانداخته و همیشه مرگِ خود را انتظار داشته است. بنابراین، هنگامی که او با هر گونه امر نامنتظره و غافلگیرکننده مواجه شود، بر میآشوبد، به ناگهان وحشت و تلواسه او را فرا میگیرد... حال، چنانچه این امور نامنتظره و غافلگیرکننده بدون خطر و آسیب، پدیدار شوند و بگذرند – چنان که در کمدی این امر روی میدهد – پس دیگر تعجبی نیست که او از چنین رویدادی به شادی و وجد درآید، احساسی در تضاد با هراس و تلواسه! پس در این رویارویی، به جای آنکه به حالت آمادهباش خم شود و خود را منقبض کند و بلرزد؛ برعکس، قامتش را راست نگاه میدارد، به بدنش اتساع میدهد و میخندد! به نظر نیچه، حاصل و نتیجه دگرگونی آدمی، از هراس و تلواسهای ناگهانی و غافلگیرکننده، به وجدی کوتاهمدت (فکاهی) خوانده میشود. موضوع کمدی و علت وجد و مسرت ما از آن در همین نهفته است؛ احساس خطری که بهزودی بیخطری آن مسلم میشود. حاصل چنین احساسی به زعم نیچه خنده است.»
1-با توجه به این نظر، یک پرسشی بنیادین مطرح میشود و آن این است که وظیفه ایجاد کمدی بر عهده چه کسی است؟ پاسخ روشن است. هنرمند.
اما پیش از آنکه به تشریح وظیفه هنرمند در ایجاد و تولید کمدی برای جامعه بپردازیم، این پرسش را بررسی میکنیم که، بر پایه چه نگرشی، کمدی برای ادامه حیات در جامعه ضروری است؟ قطعا با دریافت پاسخ این سوال، رسیدن به گزاره دوم – وظیفه هنرمند – از بدیهیات هست. الکساندر بین (Alexnder Bain , 1818 - 1903) روانشناس اسکاتلندی معتقد است: «امور رسمی، ظاهری خشن و قراردادی در انسان حالت اجبار و کفّ نفسی جامد و راکد ایجاد میکند. تحمل این جمود و رکود بر موجودات زنده سنگین و تحملناپذیر است. بههمین دلیل اگر انسان به ناگهان از چنین جمود، کفّ نفس و رکود اجباری و تحمیلی خلاص شود، در او واکنشی نشاطانگیز و تکاندهنده ایجاد میشود. او مانند کودکان به هنگامی که مدرسه تعطیل میشود، به هیجان میآید. خنده در اثر چنین وضعیتی و چنین خلاص و رهایی، به وجود میآید.»
2- بدون لزوم به توضیح بیشتر به این نتیجه می رسیم که وجود کمدی تا چه میزان برای جامعه حیاتی است. در این میان هنرمند – که شامل نویسنده و شاعر نیز میشود – وظیفه ایجاد آن را بر عهده میگیرد.
به راستی کمدی چیست و چه هدفی را دنبال میکند؟ اساسا فلسفه وجودی کمدی نقادی است. در واقع کمدینویس بهمنظور دفاع از «نوع مطلوب»، از «نوع منفور» انتقاد میکند. او با قراردادن شخصیتهای اثر در یک موقعیت ناشی از ناسازگاری و ناجوری (Incongruity) به کمدی دست پیدا میکند و ما به این موقعیت میخندیم. اما باید توجه داشت کمدی مراتب و پلههایی دارد که همه به یک هدف ختم نمیگردد. برخی از آنها مانند فارس (Farce) – که نوعی کمدی است- فقط به خنداندن مخاطب معطوف میشود و صرفا پس از رسیدن به این امر - به هر قیمتی – به همین اندازه اکتفا میکند. آلن رینولد تامپسون معتقد است کمدی دارای پلههای مختلفی است. او پلههای کمدی را به این ترتیب طبقهبندی می کند: «1- رکیک و هیجانانگیز بودن 2- رویدادهای ناگوار بدنی (مانند لیز خوردن، کتک خوردن) 3- شگردهای نقشه داستانی (هنر ساختن و پرداختن نقشه داستانی) 4- ظریف، نغز و لطیفگویی 5- بیثباتی و ناهماهنگی شخصیتها (هنر شخصیتپردازی) 6- طرح اندیشههای فلسفی، اجتماعی، فرهنگی و ... »3 به زعم تامپسون پله اول پایینترین و پله ششم بالاترین سطح کمدی است. هرگاه به سوی پله ششم حرکت کنیم، به «کمدی متعالی» نزدیکتر میشویم. با استفاده از این نظریه، به راحتی میتوان قضاوت کرد، تولیدات هنریِ سالهای اخیر، در کدام پله قرار میگیرند؟ اساسا چند اثر در پله ششم ایستادهاند و چند اثر در پلههای اول؟ آنچه در این سالها در هنر و اجتماعِ ما به وفور دیده میشود، تراژدی خنده است. وضعیت اسفناک تولیدات کمدی که متاسفانه اکثر آنها در پله اول قرار میگیرند و به معنای واقعی کلمه، چیزی جز «لودگی» نیستند. گرچه برخی از رفتارهای جامعه بیش از آنکه گروتسک (خندهدار/ هراسناک) باشد تراژیک است.
واکنش جمعیتِ نظارهگر در حادثه پلاسکو در کدام دسته قرار میگیرد؟ بررسی چرایی این اتفاقات لازمه پژوهش مفصلی است که بیشک اجتماع ما بیش از هر زمان دیگری به آن نیازمند است. اما آنچه که بیش از همه، نیاز جامعه قلمداد میشود، کمدی متعالی است. کمدی که علاوه بر خنداندن، بیرحمانه نقد کند و ما را به تفکر وادارد.
جواد مجابی در جایی مینویسد: «شوخیها میزان فشار اجتماعی روی جامعه را در مقاطع تاریخی مختلف نشان میدهند... شوخیها بسته به فشارهای زمانه و جامعه، شفاهی و کتبی میشوند. در زمانهای که فشار وجود داشته باشد، شوخیها هم بیشتر دهان به دهان و شفاهی است و جایی مکتوب نمیشود. اما وقتی آزادیبیان وجود داشته باشد و فشارها هم کمتر، متون طنز و کتبی هم بیشتر میشود.» این گزاره، شاهکلید فهم این مسئله است که چرا جامعه عبوس ما از پسِ هر اتفاق تلخ و شیرینی در قالب جوک و شوخی واکنش نشان میدهد؟ درست اندکی پس از هر اتفاقی، سیل جوکها جاری میشود و همه را درمی نوردد. این درست جایی است که به جمله بالا از جامعهشناس فرانسوی میرسیم. با این همه به یقین میتوان گفت: این جوکها سوپاپ جامعهاند. اما نباید فراموش کرد این شیوه، مسالمتآمیزترین شکل واکنش به فشارهای اجتماعی است. نیک میدانیم واکنشهای هنجارگریز و خشن در برابر فشارها، تا چه اندازه خطرناک است و در جامعه ایرانی این رفتارهای هنجارگریز روزبهروز به چه میزان در حال افزایش است. بیشک همانطور که فرهاد ناظرزاده کرمانی معتقد است: «کمدی هنری هشداردهنده است. خندهای که از کمدی حاصل میشود نتیجه استهزاء و تمسخر امور پلشت زندگی است. خندههایی هشدار دهنده!»
پی نوشتها:
«1-کمدی، نمایشنامه ای آزادی بخش»، فرهاد ناظر زاده کرمانی، مجله فارابی، دوره هفتم، شماره سوم»
«2-همان»
«3-درآمدی به نمایشنامه شناسی»، فرهاد ناظرزاده کرمانی، انتشارات سمت، تهران 1383»