گزارش روز سوم بیستونهمین جشنواره تئاتر بوشهر
پلاتو استاد صغیری مجموعه تئاتر شهر بوشهر در صبح سومین روز جشنواره، میزبان هنرمندان دشتستانی بود که با نمایش «برف در کورههای آجرپزی» موفق به راهیابی به بخش مسابقه این دوره از جشنواره استانی شده بودند.
به گزارش تئاتر بوشهر، این نمایش به مدت 50 دقیقه برای تماشاچیان و داوران جشنواره اجرا شد و قصه دو قاتل زنجیرهای کودکان به نامهای اصغر قاتل و محمد بیجه را از منظری جدید روایت کرد. کارگردان این نمایش میگوید: «موضوع قتل کودکان که این روزها سر و صدای زیادی در جامعه به پا کرده است، موضوعی است که مدتها ذهنم را درگیر کرده بود و ایده اجرای آن را در ذهن میپروراندم. اما نمیخواستم صرفا نمایشگر خشونت روی صحنه باشم. در این نمایش با کنار هم گذاشتن این دو قاتل قصد داشتم این را بگویم که قاتلان، قاتل به دنیا نمیآیند بلکه برخی از آنها مانند محمد بیجه را شرایط سخت خانوادگی و اجتماعی به قاتل تبدیل میکنند و برخی از آنها خود قربانی هستند.»
محمد عسکرپور، نداحیدری، سینا دهقان، مهسا رهسپار بازیگران این نمایش هستند. همچنین امیرمحمد کاویانی، دینا لاری دشتی، فرزاد کرمی نیز بازیگران خردسال این نمایش بودند. همچنین در این نمایش نازنین اسفندیاری، مهوش رجب زاده، مریم صابری، فاطمه عبدالهی، نادیا زمانی، زهرا اقبالپور، فاطمه بهزادی، فاطمه آبشیرینی، آناهیتا شهرسبزی و خدیجه صبحانیخواه به عنوان گروه فرم حضور داشتند.
برخلاف روزهای دیگر که پلاتوهای استاد صغیری و امیری در بعدازظهر میزبان نمایشهایی بودند که هرکدام در دو سانس انجام میشدند، اما پسین گرم مجموعه تئاتر شهر بوشهر در سومین روز خود از هر نمایش شاهد تنها یک سانس بود.
ساعت 18 پلاتو استاصغیری و یک نمایش طنز از هنرمندان کنگانی؛ «پروتز» (مصیبتهای خانواده اسفندیار قدوسی) به نویسندگی و کارگردانی رضا مختارزاده به مدت 60 دقیقه اجرا شد. رضا مختارزاده در این نمایش، داستان خانوادهای را پس از مرگ پدر روایت میکرد که به گفته خودش این نمایش تراژیک بود اما با توجه به وجود گروتسک و تضاد و آیرونی، نمایش بیشتر به طنزی تلخ بدل شده است.
پلاتو استاد امیری هم در ساعت 30/20 بهمدت 50 دقیقه میزبان هنرمندان دیلم با نمایش «1321» بود. این نمایش نوشته حبیب خدامی و به کارگردانی روحالله خدامی، روایتی سهگانه از حمله کموتر و تفنگچیانش در سال 1321 به گمرک دیلم و مقاومت امنیه دیلم و کشتهشدن دوتن از آژانهای امنیه و همچنین کشتهشدن «مح شفیع» و «کموترخان» و همچنین خودکشی کارگری به نام «کوهیار» بود. هاشم در این نمایش روایت میکند که در شب حمله کموتر او جریان حمله را از نزدیک دیده است و حالا هاشم خاطراتِ کودکیهایش را برای دخترش بازگو میکند.»
شاید اشارهای به نوشتۀ روی پوستر این نمایش نیز برای شما جالب باشد: «یک شب از شبهای گرم دیلم/شبی که کموتر حمله کرد/شبی که کهیار خودکشی کرد/شب قصه ماهیهای سرخو هاشم/شبی که دو آزان شهید شدند/شبی از شبهای بیبرقی دیلم»
در آخرین ساعات سومین روز جشنواره نیز همچون شبهای قبل، هنرمندان تئاتر و علاقمندان به همراه کارگردانان و عوامل هر سه نمایش اجراشده در این روز، برای نقد و بررسی آثار در سالن اجتماعات تئاتر شهر گرد هم آمدند.