پوریا بهرامنژاد:
تمام عکاسان حرفهای تئاتر ایران را به چالش عکاسی در پلاتوهای بوشهر دعوت میکنم
پوریا بهرامنژاد عکاسی تئاتر را از ۱۶ سالگی آغاز کرده است. خلق عکسهای تئاتری او کمنظیر و بسیار خلاقانه است. در پاسخ به این سوال که بارزترین مشکل عکاسان تئاتر چیست، میگوید: فروش آثار. تقریبا تمام کارگردانها به شکل فانتزی و محترمانهای انتظار دارند که از نمایششان عکاسی کنیم و عکسها را به شکل فانتزیتری در اختیارشان بذاریم و در تمام این سالها ما هم به همین شکل محترمانه و فانتزی رفتار کردیم.
سودابه زیارتی؛ تئاتر بوشهر با هدف آشنایی مخاطبان با عکاسان هنر تئاتر در استان بوشهر و پرداختن به نقاط قوت و ضعف این هنر ، سلسله گفتگوهایی را با عکاسان تئاتر بوشهر انجام داده است. آنچه در ادامه میخوانید، گفتگوی ما با پوریا بهرامنژاد است:
عکاسی تئاتر را از کی آغاز کردید؟
شروع عکاسی تئاتر از سال هفتادوهفت اتفاق افتاد. اون زمان من 16 سال داشتم و زیر نظر استاد رامتین بالف همزمان با تمرین تئاتر، عکاسی هم میکردم که تجربه بینظیر و اتفاق ویژهای بود.
فکر میکنید عکاسی تئاتر، عکاسی خبریست یا هنری؟
عکاسی تئاتر ژانر مختص بهخودش را دارد که به استیج معروف است و شامل تمام اتفاقات صحنهای میشود و تئاتر یکی از زیر مجموعههای آن است، اما من احساس میکنم خصوصیت ژانر خبری را نیز در بر میگیرد چون که تمام اتفاقات داستان در لحظه و از پیش تعیین نشده است.
برای شما عکاسی تئاتر با سایر گونههای عکاسی چه تفاوتی دارد؟
عکاسی تئاتر از لحاظ خروجی اثر، سختترین حالت ممکن را در بین دیگر سبکها دارد. شما مجبور هستید تصویری ثبت کنید که هیچکدام از تماشاگران بهشکل خالص آن را ندیده باشند و حتی برای خود کارگردان و بازیگران نیز تازگی داشته باشد. این یعنی چیزی خلق کنید که برای اولینبار دیده میشود. این حالت در هیچ گونه دیگری وجود ندارد. سخت و شگفتانگیز است.
راز گرهخوردن شما با تئاتر و عکاسی کردن از آن چیست؟ حس درونی شما را اغنا میکند؟ یا فارغ از مسائل تکنیکی دلایل دیگری دارد؟
خب من از دوران دبستان تجربه اجرا داشتم، برادرم شاهین هم که پیوسته در حال تمرین و اجرا بود و از اینرو من عاشقانه تئاتر را دنبال میکردم. تجربه عکاسی هم سر یکی از همین تمرینهای نمایش شروع شد و ترکیب این دو دنیای بینظیر، من را از تمام نیازهای دنیا بینیاز کرد و الان چنان لذت و آرامشی برای من به همراه دارد که وصف ناشدنی است.
دوست دارید صحنههای تئاتر برای عکاسی بهتر و ثبت لحظات درخشان چگونه باشد؟
عکاسی تقابل نور است با فکر و خلاقیت. همه چیز در عکاسی به نور و کنترل آن ختم میشود اما متاسفانه ما در شهرستان حتی یک نورپرداز متخصص تئاتر هم نداریم. همه تجربی کار کردهاند و با تجربهها همزمانی که کار میکنند امکانات ندارند. نور در تئاتر شهرستان فاجعه است. تا نبینید باور نمیکنید که در این شرایط به چه مصیبتی برمیخوریم. من تمام عکاسان حرفهای تئاتر ایران را به چالش عکاسی در پلاتوهای بوشهر با این شرایطی که داریم دعوت میکنم. باور کنید که در این شرایط خلق اثر خوب بیشتر شبیه یک معجزه است تا یک استعداد.
عکاسی تئاتر را از منظر علمی، پژوهشی هم پیگیری میکنید؟ منظورم ارتقا تئوریک خودتان است از طریق آموزش.
در حد تمام مقالات و آموزشهای اینترنتی و نشر کتابهای موجود و دیدن اثر عکاسان دیگر. منبع موثق دیگری وجود ندارد!
بارزترین مشکلی که الان عکاسان تئاتر با آن دست به گریبانند چیست؟
فروش آثار. تقریبا تمام کارگردانها به شکل فانتزی و محترمانهای انتظار دارند که از نمایششان عکاسی کنیم و عکسها را به شکل فانتزیتری در اختیارشان بذاریم و در تمام این سالها ما هم به همین شکل محترمانه و فانتزی رفتار کردیم.
در حقیقت هنوز هیچکس (به غیر از جهانشیر یاراحمدی) درک نکرده است که باید برای عکاسی تئاتر هزینه کند. من از همین جا از تمام کارگردانها، بازیگران و تمام عوامل تئاتر خواهش میکنم که قبل از تقاضای عکاسی مبلغ آن را سوال کنند. مشکلات دیگر در این میان هیچ اهمیتی ندارند.
برای بهترشدن مسیر برای عکاسان تئاتر و به ویژه اینکه علاقمندان بیشتری به این گونه عکاسی راه پیدا کنند، چه پیشنهاداتی دارید؟
برای عکاسان که تنها پیشنهاد این است که اگر عاشق تئاتر نیستید و تئاتر کار نکردید ورود نکنید و برای هنرجویان عکاسی نیز پیشنهاد میکنم که بعد از گذراندن تمرینات مبانی عکاسی برای مدتی فقط تئاتر ببینید و در ذهن عکاسی کنید.
چه موقع برای عکاسی تئاتر راحت ترید؟ در جشنواره ها یا اجراهای عموم؟
در موقعی که هزینه آن را پرداخت میکنند، در باقی موارد ناراحتم!
خودتان از عکسهای کدام نمایشها بیشتر لذت بردید؟
عکاسی از نمایشهایی که قاب خوب، رنگ و فرم مناسب، بازی در تمام قسمتهای صحنه و حس بازیگر اصولی داشته باشند خیلی لذتبخش و پر چالش است.
این اواخر از نمایش «دقایقی پس از رفتنت» عکسهایی که دوست داشتم گرفتم. اما کلا اگر عکسی را دوست نداشته باشم منتشر نمیکنم. همه عکسهایی که منتشرشدند را دوست دارم.
رونق عکاسی تئاتر در مقایسه با دیگر نقاط دنیا را چطور ارزیابی میکنید.
رونق عکاسی از نظر تکنولوژی غیرقابل وصف است. اما بهعلت اینکه تئاتر ما در مقایسه با دنیا و آن همه شگفتیها و امکانات تئاتر اصلا شمرده نمیشود، میشود گفت که ارزیابیکردن آن یخورده خنده دار می شود. با همین شرایط فعلا خوش میگذرانیم.
و سخن پایانی
نیاز است از سه نفر به شکل ویژهای تشکر و قدردانی کنم.
ممنونم از فرید میرشکار عزیز، مدیریت فرهنگسرای بافت برای تمام فرصتها و امکاناتی که صادقانه در اختیار هنرجوهای عکاسی قرار دادند.
از آقای روحالله نصرتی بسیار ممنونم که به هنر، نگاه درست و ویژهای دارند و همیشه حمایت ایشان باعث پیشرفت و دلگرمی بوده.
و از جهانشیر یاراحمدی برای تمام سخت کوشیها و مجالهای خلاق و پشتکارهای مثال زدنیاش تشکر میکنم.