به استثبال سی امین جشنواره تئاتر استانی بوشهر
جشنوار تئاتر فجر استانی، سه منظر
جشنواره تئاتر باید به شکلی هوشمند محمل سفارش گرفتن سوژه از جانب هنرمندان هم باشد و در حقیقت محل مراجعه متولیان امر جهت دریافت سفارشهایشان به هدف رفع یا تصحیح کمبودها یا زیادبود های فرهنگی جامعه تحت مسئولیتشان هست. یک بده بستان فکری-عملی است که دولت فکر میدهد و اثر هنری- عملی، عملی ظریف، عملی هوشمندانه و عملی کارا تحویل میگیرد. آن عمل «هنر» است.
حیدر مظفری؛ دلایل متعددی میتوان شمرد که گردهمایی تئاتر توجیه منطقی داشته باشد برای بودن و ابراز سهم در سبد دلمشغولیهای مخاطبان و هنرمندان این دوران پیشرفته بشری. در سر تیتر این توصیف میتوان به خصیصه مفید رفع کمبود ارتباط بین فردی حاصل از استقلال فردی که خود هدیه و نشانهای از تکامل بشر است اشاره کرد. واضح تر اینکه آدمی در عین کثرت موضوع ارتباط و مشغولیات ذهنی، موجودی تنهاست. اگرچه انسان تنهای مدرن امروزی کاراییهای بسیار حیرتانگیز در مقایسه با انسانهای جمعگرای دیروز دارد، لذا این تنهایی خودمحورانه، لذت دریافت و اشتراک نظر بین فردی را از مردمان هوشمند امروزی سلب کرده است. لذا در وقت جشنواره انسان هنرمند تئاتری صاحب موقعیت اصیلی میشود تا به خودشناسی مقایسهای دست یابد و از لطف تکثر در بیان سرچشمه گیرد و از خود رها شده و با آگاهی به خود آید.
منظر دیگری در نفع و سودآوری تئاتر جشنوارهای فرصت مغتنم برنامه ریزان فرهنگی و انجمن نمایش است. باید بپذیریم که در جوامع کاملاً آزاداندیش هم در لفافه پارادایمهای فکریشان سطوحی از «قید» و البته نه «بند» را متضمن رفتار فرد در میان افراد تدارک دیدهاند. ازاینرو خط دهی و گسترش این مشی الگووارهایی، فرایندی منطقی تصور میشود و موجب رونق دستورالعمل سازی و افق نویسی برای اهالی اندیشهساز و فرهنگنوازان جامعه میگردد. نظر به این برهان موجه، جشنواره تئاتر باید به شکلی هوشمند محمل سفارش گرفتن سوژه از جانب هنرمندان هم باشد و در حقیقت محل مراجعه متولیان امر جهت دریافت سفارشهایشان به هدف رفع یا تصحیح کمبودها یا زیادبود های فرهنگی جامعه تحت مسئولیتشان هست. یک بده بستان فکری-عملی است که دولت فکر میدهد و اثر هنری- عملی، عملی ظریف، عملی هوشمندانه و عملی کارا تحویل میگیرد. آن عمل «هنر» است.
منظر دیگر مترتب بر جشنواره تئاتر فجر تأثیر شرایط اقتصادی جامعه بر آن است. در شاکله یک هشدار به هوش باشیم که در بهترین شرایط اقتصادی جامعه جشنواره تئاتر در وضعیتی نیمهجان میزیسته است؛ و اکسیژن عاریهای مشمول منّت دستاندرکاران بودجه را «دم» کرده است و البته در «بازدم» از هیچ مرارتی «دم» نزده است. مبادا پیکر نیمهجان اقتصاد امروز به حبابهای ناچیز اکسیژن پیکر نحیف تئاتر هم چشم اقتصاد مقاومتی داشته باشد که این خود عین خودزنی است.
انتظار است که در پی درک هوشمندانه از فضاهای سیاسی و فرهنگی امروزی نگاه مصرف گرایانه به مقوله هنر تئاتر رنگ باخته و از جامعه هنری بهعنوان پیکره مولد اندیشه و تفکر نگاه شود و در همه شرایط تئاتر، این ویترین قدرتمند هنری- فرهنگی، «دیده» شود.