به بهانه نوزدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی؛
تعزیه در بوشهر مردم را متحد میکرد تا در برابر بیگانگان بایستند
زندهیاد منوچهر آتشی: تعزیه و حتی مراسم سینهزنی در بوشهر، همیشه میتوانست و میتواند دو تأثیر منفی در برابر بیگانگان داشته باشد. در بوشهر ما مواردی داشتیم که کنسول خانه انگلیس، به اصطلاح به منظور رواج خرافه این مراسم را تشویق میکرد و مخارج (یکی از مساجد بوشهر) را هم میداد؛ اما به عنوان ایمان مذهبی این مراسم، در موارد عملی، مردم را متحد میکرد تا در برابر بیگانگان بایستند و حتی شهید شوند.
اشرف سلطانی نیا؛ تعزیه که هسته اصلی آن شهادت امام حسین (ع) است، نمایشی آئینی است که ریشه در مذهب دارد؛ اما نمایش درامی صد در صد ایرانی است. تعزیه در لغت به معنای همدردی و سوگواری است و از آنجا که شیعیان مرگ امام (ع) را عملی مقدس میدانند، میپندارند که مشارکت در نمایشهای تعزیه، آنان را از شفاعت آن امام در قیامت بهرهمند میکند. پیدایش تعزیه در ابتدا به این گونه بود که دسته گردانیهای محرم و روضهخوانیها که ابتدا در کنار هم قرارگرفته بودند در نیمقرن هجدهم میلادی به هم پیوستند و شکل نمایشی دراماتیک پیدا کردند و به این ترتیب تعزیه به وجود آمد که دو گروه رو به روی هم قرار میگرفتند: مخالف خوان (1) () که نقشهایشان را بلند قرائت میکردند و موافق خوان (2) که اشعار موزون سر میدادند و مضمون اصلی هم که محاصره کربلا بود. نکته قابلتوجه این است که ایران تنها کشور مسلمان است که علیرغم ممنوعیتهای مذهبی به نمایش روی آورده است و علت آن هم علاقه به هنرهای دیداری و تصویری است. تعزیه ابتدا در میدانها و چهرها برگزار میشد اما در قرن نوزدهم میلادی تکیه که محلی باز یا سر بسته بود و توسط طبقات مرفه ساخته میشد که محل اجرای تعزیه بود. تکیهها نمادی از دشت کربلا و نوعی سنگر محسوب میشد که تعزیهخوانها از آن خارج نمیشدند.
تعزیه ابتدا از چند واقعه پیوسته سست همراه با تک خوانیهای (3) رثایی طولانی تشکیل شد و چند گفتگوی کاملاً ابتدایی که همه نقش خود را از روی کاغذ میخواندند و با این عمل مرزی بین واقعیت و نمایش قائل میشدند که به قول جابر عناصری «این عمل مرزی به خاطر ممنوعیت مذهبی نمایش بوده است.» پس این درستکاری است که در تئاتر یونان با بستن نقاب (4) انجام میشده است. اما بنگریم به پیشینه اجرایی تعزیه در بوشهر که مورد کلام ماست. سابقه تعزیه در بوشهر رابطه تنگاتنگی با تاریخ اجتماعی مردم بوشهر دارد. با توجه به اینکه بوشهر کنونی که در شبهجزیرهای در ناحیه استان بوشهر قرار دارد و این تاریخ حتی از 500 سال هم بیشتر نمیگذرد پس پیشینه آن نمیتواند در این شهر و شهرستان بیش از این سالها باشد. البته این مربوط به شهرستان بوشهر است که مسئله دهات و دهستانها مانند دشتستان، سعدآباد، شبانکاره، دشتی و دیر داستان طور دیگری است. اقوام مهاجری که در نواحی دشتی، دیر و کنگان زندگی میکنند پیش از اینکه بوشهر کنونی شکل بگیرد در این مناطق سکنی گرفتهاند و آداب و رسوم جدید ایرانی را پذیرفتند. چون این اقوام از آن سوی آبها به این نواحی آمدهاند مثل خنسیرها در دشتی یا اقوام و قبایل دیگر مثل بهیها از کردستان که فعلاً در دشتستان کنونی سکنی گزیدهاند یا اقوام دیگر ... تاریخ تعزیه در این نواحی، تاریخی پیش از اجرای تعزیه در شهرستان بوشهر دارد. چرا که اجرای متفاوت یعنی چهارچوب اجرا و شکل اجرای تعزیهها هم در بوشهر با دهات به طور کلی فرق میکند؛ اما تاریخ آن، همچنین که نگارنده به تفحص پرداخته است به این مطلب رسیده که در بوشهر مربوط میشود به تاریخ تشکیل این استان که ابتدا به شکل «کتل» (5) که بدون دیالوگ شبیه شمر یا یزید میساختند و نعشهایی، محملهایی را تزیین میکردند و دسته سینهزنی و زنجیرزنی پشت سر این محملها و حجلهها و نعشها در کوچه به راه میافتند و از محلهای به محله دیگر میرفتند و شخصیتها با صدای بلند مونولوگ ها را بداهه اجرا میکردند که قابل توضیح است، تکگوییها باید حتماً مطابق خصوصیات درونی شخصیت باشد. به طور مثال نقش شمر باید کلماتی زمخت و خشن به کار میبرد تا احساسات را برانگیخته کند. مثال: آمدم در کربلا تا فتنهها بر پا کنم آمدم/ تا کنم زین العبا در زنجیر
این جملات در سالهای بعد کامل تر میشد اما در هر اجرای آیینی یا تئاتر حادثه میان دو قطب اتفاق میافتد؛ یعنی عمل و عکسالعمل تا کنتراست صحنه واقعه را به یک کشمکش برساند که قابل توجه است. در این سالها احساس کمبود آن منجر به پیدایش امام (موافق خوان) شد و به یک ستیزه راه یافت. این روند و اتفاق تاریخ تعزیه در بوشهر باعث شد افراد خوشذوقی کلمات را شکل دهند و به ارائه نسخه بپردازند. هرچند که خیلی از نسخههای اولیه به صورت عاریه از شهرستانهای دیگر برداشت میشد. با تحقیقی که نگارنده در باب تعزیه در بوشهر در روزگار پیشین انجام داده است مایل بود شاهدی بر این مدعای خود بیاورد که هم سندی بر گفتههای خویش باشد و هم اینکه نام و خاطره چهره ماندگار و درخشان ادبیات ایران، پروردهی این آب و خاک بار دیگر زنده کند که همیشه اشعارش و گفتههایش جز روایت گری سرزمین جنوب چیز دیگری نبود. پس به سراغ مطلبی میرویم که در سالهای 1378 نگارنده به پای صحبتهای شیرینش در باب پیشینه تعزیه در بوشهر نشسته است که یادش همانند نامش همیشه جاوید باد:
آقای آتشی، پیشینه اجرای تعزیه در استان بوشهر به چه صورت بوده است؟
تا آنجا که من اطلاع دارم تعزیه در بوشهر قدمتی به طول اقامت مردمان ساکن این منطقه دارد. منظورم مردمانی است که پس از ایجاد شهر کنونی بوشهر – از زمان صفویه به این سو – از نواحی مختلف ایران به اینجا آمدند. چون میدانید که تعزیه در ایران از زمان صفویه رایج شد. تا آنجا که من در 73 سال طول عمرم به خاطر دارم و در سالهای 1318 به این سو دیدهام گواه بر آن است که تعزیه بیش از 200 سال در بوشهر عمر دارد.
مشخصات تعزیه در بوشهر چه بوده است؟
تعزیه در سالهای خیلی دور در دشتستان در هوای آزاد انجام میگرفت. در میدان بزرگ، یک طرف لشکر ابن زیاد مستقر میشد که ابن زیاد بر کرسی مینشست و عمر سعد بیشتر تشر میزد و در سمت رو به رو یاران امام حسین (ع) و خانوادهاش. ابتدا یکی از نمایندگان ابن زیاد – عمر سعد- با اسب وارد میدان میشد و به امام تکلیف میکرد که با یزید بیعت کند. امام هم که از طرف مقابل سوار بر اسب پیش میآمد سخنان خود را میفرمود و وعظ میکرد و میگفت که چرا با یزید بیعت نمیکند. (نکته مهم در مورد اجرای تعزیه در بوشهر، خصوصی در دشتستان این بوده که تعزیه از روز اول محرم یعنی روز ورود امام (ع) به کربلا آغاز میشده و حوادثی مثل آمدن حر ریاحی به جنگ امام و بعد پشیمان شدنش و گرویدنش به امام، یا آمدن جعفر جنی در روز عاشورا به یاری امام (ع) یا آمدن طایفه بنی اسد به یاری امام – که دیر میرسد – و در تدفین شهیدان کمک میکند یا پیدایش شیر به یاری امام، همه اینها نشانه دادهشده و من خود دیدهام. در روزهای پیش از عاشورا تقریباً تمام حوادث ثبتشده در تاریخ اجرا میشده است.)
اما نحوه اجرا، مثلاً شبیهخوانی از روی کاغذ، به همان صورتی بوده که در تعزیههای شهری هم اجرا میشود؛ یعنی هرکس نقش خود را از روی نسخه می خوانده است.
لطفاً خاطرهای از شبیهخوانان قدیمی بگویید.
من اولین تعزیه را در یکی از روستاهای بوشهر دیدم. همان طور که گفتم خیلی زنده اجرا میشد و مردم زیادی هم برای تماشا جمع میشدند. یک بار حادثه عجیبی افتاد. به نظرم در روستای «سمل» (6) بود. در لحظهای که شمر برای بریدن سر امام پیش میآمد یکی از اهالی متعصب قرار از دست داد و رو به مردم فریاد زد: «شما نامرد ها نشسته اید و این شمر لعین می خواهد سر امام حسین را ببرد؟» بعد تفنگش را شلیک کرد و به شما حملهور شد که اگر مانع او نمیشدند شبیه بیچاره را میکشت.
نقش تدافعی تعزیه در برابر اجنبیها چه بود؟
تعزیه و حتی مراسم سینهزنی در بوشهر، همیشه میتوانست و میتواند دو تأثیر منفی در برابر بیگانگان داشته باشد. در بوشهر ما مواردی داشتیم که کنسول خانه انگلیس، به اصطلاح به منظور رواج خرافه این مراسم را تشویق میکرد و مخارج (یکی از مساجد بوشهر) را هم میداد؛ اما به عنوان ایمان مذهبی این مراسم، در موارد عملی، مردم را متحد میکرد تا در برابر بیگانگان بایستند و حتی شهید شوند.
در گرماگرم جنگ دلیران جنوب با انگلیسیها، یکی از سنگرها و مراکز تشویق مردم مسجدها و مراسم سینهزنی و سوگواری عاشورا بود که خون مردم را به جوش میآورد و آنها را مهیای مبارزه تا دم مرگ میکرد. بسیاری از مردم در لحظههای حساس کفن میپوشیدند و برای رزم آماده میشدند.
در گذشته، در مراسم تعزیه و شبیهخوانی، مراسم عزاداری مثل سینهزنی انجام نمیگرفت. چون مردم آن مراسم را به عنوان جنگ کفر و دین نگاهمیکردند و بیشتر رجزخوانی از دو طرف صورت میگرفت که به گمان من برگرفته از جنگهای دوران کهن ایرانی و عرب بود. مثلاً شمر پیش از حمله و وارد میدان شدن «مراسم جوشن پوشیدن شمر» به جا میآورد و لباس و سلاح خود را یکییکی بر خود میپوشاند و میبست و شعرهایی میخواند؛ اما از طرف لشکر امام، هنگام روانه کردن مثلاً حضرت علیاکبر (ع) و نوحه وارهایی خوانده میشد که جنبه سوگواری داشت، یا موقعی که حضرت عباس (ع) برای آوردن آب میخواست به کنار شط فرات رود اطفال امام حسین (ع) با خواندن شعرهایی او را بدرقه میکردند.
نقش موسیقی در شبیهخوانی چه بوده است؟
موسیقی در شبیهخوانی نقشی اساسی دارد. در تعزیههای آزاد، طبل و کرنا، دو سازی بودند که مورد استفاده لشکر ابن سعد قرار میگرفتند و «طبل جنگ» محسوب میشدند. در قسمتهایی از تعزیه، مثل شام غریبان و طایفه بنی اسد، از نی و فلوت و سنج و «طبل وارونه» استفاده میشد. همچنین در تعزیه وفات پیامبر (ص) از این سازها استفاده میشد. به طور کلی موسیقی، نقش بسیار اساسی در تعزیه دارد و یک رکن اساسی آن را تشکیل میدهد. خواه این موسیقی شکل آوازی و سوگ خوانی داشته باشد، خواه شکل نواختن و اجرایی.
لباس در شبیهخوانی (طرح و سمبولیزم رنگ) چه تأثیری دارد؟
لباس در شبیهخوانی کاملاً شکل سمبولیسم دارد. لباسهای مردان ابن زیاد و ابن سعد، اغلب سرخ یا به رنگهای تند و جلف انتخاب میشود و لباسهای افراد امام (ع) سبزی آبی و مشکی برگزیده میشود تا نماد سیادت و اصالت باشد. این وضع حتی در فیلم های مذهبی هم مشخصا آشکار میشود. (7)
نکته جالب در مورد لباس لشکر کفر در تعزیه این است که گاهی چکمه و شلوار نظامی استفاده میشود و تیپ مثلاً شمر را، شبیه استوارهای نظامی خصوصاً امنیههای قدیمی، منتها گاهی رنگی انتخاب میکردند که این تجلی بیزاری مردم از لباس نظامیان قدیمی رضاشاهی بود.
تکایا در بوشهر با توجه به تاریخ برپایی این تکایا چه تأثیری در تعزیه دارد؟
در بوشهر، «تکیه» به مفهوم تکیههای تهران وجود ندارد. یا من ندیده و نشنیدهام. در بوشهر به جای تکیههای ویژه تعزیه تهرانی یا اصفهانی یا تبریزی، از حسینیهها و مساجد استفاده میشد و میشود. در مواردی هم بعضی میدانهای بار محله استفاده میشود. مثلاً تعزیه امامزاده، در محوطه روباز امامزاده عبدالمهیمن اجرا میشود. در شهر بوشهر از مساجد و حسینیهها بقهره میگیرند. در روستاها از میدانهای بیرون شهر سود میجویند و غیره
لطفاً شیوههای شبیه گردانی در بوشهر را توضیح دهید.
در بوشهر همان طور که گفتیم تعزیه به دو صورت اجرا میشد (و میشود). در روستاها، در گذشته، در فضای باز اجرا میشد. در شهر اما در میدانهای بسته. در روستاها مثلاً سواران هر دو طرف سوار بر اسب به راستی میتاختند و رجز میخواندند؛ اما در شهر، گاهی که از اسب استفاده میشد اسبی است که دهانه آن را یکی میگیرد و امام سوار بر آن شبیهخوانی میکند. در مواردی هم اصلاً اسبی در میان نیست. پیش از انقلاب در مواردی – مثل تعزیه طفلان مسلم - حتی جنبه طنز و کمدی به تعزیه میدادند. (8) سربازان و مردان ابن زیاد، طوری نمایش را اجرا میکردند تا خود را مورد تمسخر دیگران نشان دهند. مثلاً ترس خود را با فرارهای مضحک بروز میدادند.
محلههای معروف بوشهر در ارتباط با شبیهخوانی را نام ببرید.
تعزیه در محله دهدشتی، بهبهانی، جفره، علیباش سابق، شکری و امامزاده عبدالمهیمن اجرا میشد. در روستاها در سمل، زیارت و اطراف برازجان اجرا میشد.
پی نوشت:
- antagonists
- Protagonists
- monologues
- mask
- kotel
- samal
- البته نه همیشه (به نقل از دکتر جابر عناصری)
- طغیانی بود غلط که باعث ویرانی تعزیه میشد. (به نقل از دکتر جابر عناصری)
گفتگو از: اشرف سلطانی نیا