احمد جولایی در گفتگو با ایران تئاتر شرح داد
تولید نمایش در بوشهر از گذشته تا حال
ایران تئاتر: احمد جولایی؛ استاد ادبیات نمایشی، نویسنده و پژوهشگر، بر اساس اسناد و مدارک موجود و بهدستآمده از گذشته، قدمتی دیرینه برای هنرهای نمایشی استان بوشهر قائل است. او میگوید: از میان رشتههای گوناگونی که در زمان مشروطیت در مدرسه سعادت تدریس میشده، یکی هم علوم و فنون ظریفه و هنر بود که در کارنامه صادره از سوی مدرسه در آن سالها منعکس شده است و طبعاً سالن نمایش مدرسه سعادت هم، محل آموزش محصلان و علاقهمندان به نمایش بود.
یوشهر؛ بندری قدیمی که چند بار توسط خارجیها اشغال و با جانفشانی مردان و زنان این خطه خود را نجات داده است. شهری که در تاریخ به نام های مختلفی از آن یاد شده است؛ لیان، ریو اردشیر، اردشیر خوره، رامش اردشیر، بخت اردشیر، بندر نادریه، آلبوشهر، ابوشهر و نهایتاً بوشهر. روزی که در ۱۸ اسفند به شماره ۲۵۷۸ به نام مدرسه سعادت مظفریه در سال ۱۳۷۸ به ثبت ملی رسیده است. به بهانه پیشینه فرهنگی بوشهر و نسبت آن با فعالیتی به نام نمایش، گفتگویی داریم با احمد جولایی که خود در این زمینه صاحب نظر است:
آقای دکتر جولایی از شهرتان بگویید و آوازه مدرسه مظفریه سعادت
بندر بوشهر فعلی، ترکیبی که در حد خود اگر نگویم بی نظیر اما در ایران و یا شاید جهان کم نظیر است. این بندر تجربه نامهای مختلفی از دوران قدیم دارد که حتی به دوران هخامنشیان نیز میرسد و آثار آن را در دشتستان میبینیم؛ کاخ بردک یا بردک سیاه، همینطور گور دختر که یک معماری منحصر به فرد از گور پادشاه هخامنشی کوروش است و تاریخ شناسان نظر دادهاند که این بانو در هنگام قشلاق و در گرمسیر فوت کرده و همین جا به خاک سپرده میشود و بنای معماری گور او به بنای کوروش شبیه است. بوشهر اسامی مختلفی نظیر انطاکیه، کرسئوس، ریواردشیر، اردشیر خوره، ریضرف، بندر نادریه(که مرکز دریایی نادرشاه افشار بوده) ریشهر (که هنوز بخشی از مساحت شهری بوشهر را در ناحیه جنوبی شکل میدهد) بعدها نیز در دوران خاندان آلمذکور به نام آلبوشهر و بعد ابوشهر یعنی پدر شهرها و کمکم بوشهر نامیده شد. ترکیب جمیتعی این شهر را میتوان ترکیبی از بومیان به همراه لرها، دراویدیها، آفریقاییها و اعراب دانست که در قالب چهار محل اصلی که داخل دیوار و کمربند امنیتی شهر بودهاند بهنام چهار محلِ دهدشتی، بهبهانی، کوتی و شنبدی یا شنبهای دانست. البته همواره بنادر در محل تردد تجارت و یکجانشینی مردمان مختلفی میشود. نظیر ارمنها که وجود چندین کلیسا نظیر کلیسای کارمیلیتی، کلیسای گریوگوری ۱۸۱۸، کلیسای ظهور، کلیسای سبزآباد و دو کلیسای دیگر در جزیره خارگ و اطراف کنگان به اضافه وجود یک کنیسه که مخصوص عبادت یهودیان شهر بوده و الیماشالله مساجد اهل سنت و شیعه و تعداد قابل توجهی حسینیه، تکیه و ... موید این موضوع است.
درباره موضوع نمایش و آشنایی مردم با این فعالیت بگویید
آنچه که راجع به فعالیتهای مختلف نمایشی نظیر بازیهای نمایشی، فعالیتهای نمایشی در جشنها و اعیاد و غیره که اغلب به حوزه جغرافیای انسانی ایران برمیگردد، مردم بوشهر هم در آن کم و بیش سهیم بودهاند. نظیر انواع نمایشهایی که در شادیها، جشنها، عروسیها و ... اتفاق میافتاد؛ ختنهسوران و همینطور عنصر نمایش مذهبی تعزیه بهطوریکه در سطح استان بوشهر که دارای طول زیادی نسبت به عرض آن است (یعنی ۶۳۰ کیلومتر از شمال مناطق دیلم گناوه بندر ریگ تا مرکزی بوشهر دشتستان و نواحی جنوبی تر نظیر جم و ریز) ما شاهد برپایی و برگزاری تعزیه هستیم. آنهم در سطح سوگوارههای ملی نظیر جم که در حسینیه پریشان همه ساله برگزار میشود. البته شرایط این روزها و موضوع کرونا استثنا بوده است. سیاهبازی در عروسیها، پهلوان کچلک حتی کنیزک بازی که تا بندر لنگه و بندر گنگ هم ادامه داشته و گاه این گروهها برای اجرا به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس دعوت شده اند و یا نمایشهایی نظیر سبز پری و ... در استان هرمزگان.
منظورمان به قول آقای دکتر ناظرزاده، نمایش به شیوه خاوریسان است
بلی! این موضوع کمی برمیگردد به حدود یک قرن و نیم پیشتر یعنی دوران مشروطیت در ایران. اما بنا به نوشته آقای دکتر حمیدی در کتاب «فرهنگ بوشهر»، فعلی است که بعضی از اروپاییان که به جنوب ایران و از جمله به بوشهر سفر کردهاند، خصوصاً لژیونرهای مذهبی بعضی از نمایشهای جدید از جمله «اتللو» را برای جلب نظر مخاطبان در بوشهر اجرا کردند و دلیلی را هم که ذیل واژه «اتللو» میآورند (که به بچههای زبر و زرنگ و سیاهچرده میگویند) همین میداند. اما حرکت جمعی مشروطه و مشروطهخواهی اگرچه از ماجرای تبریز شروع شد ولی در جنوب هم طرفدارانی یافته بود. در شهر و استان بوشهر هم هواداران خود را پیدا کرد به طوری که هنوز خانه مشروطه در بوشهر موجود است. اگر در تبریز خانه کوزهکنانی داریم در بوشهر هم منزل آیتالله مرتضی مجتهد اهرمی بهعنوان خانه مشروطه معرفی و شناخته میشود. طرفداران مشروطه و مظاهر تمدنی جدید در بوشهر نظیر دریابیگی و علمایی چون شیخ حسین سعادت بعد از امضای فرمان مشروطه توسط مظفرالدین شاه از طریق مقامات محلی، خواستار احداث و راه اندازی مدرسهای به سبک نو شدند و این فرمان در سال ۱۲۷۸ تاسیس شد. مدرسهای که بعد از دارالفنون و مدرسه ادب پایتخت، اولین مدرسه خارج از مرکز محسوب میشود. لذا با مدیریت شیخ حسین سعادت و برادرش بعد از جذب نیروی مدرس، درخواست طرح درس خصوصاً در علوم جدید داده شد. این جزوات بعد از بررسی برای چاپ و تبدیل به کتاب به هندوستان ارسال و به صورت کتاب در اختیار محصلان قرار داده شد. از میان رشتههای گوناگون، یکی هم علوم و فنون ظریفه و هنر بود که در کارنامه صادره از سوی مدرسه در آن سالها منعکس شده است و طبعاً سالن نمایش مدرسه سعادت هم، محل آموزش محصلان و علاقهمندان به نمایش بود.
این موضوع چقدر جدی بوده است؟
موضوع نمایش تا آنجا جدی بوده و اهمیت داشته که حتی مهمانان خارجی و شخصیتهای محلی هم به دیدن این آثار دعوت میشدند؛ نظیر «رابیندرانات تاگور» («برنده جایزه ادبی نوبل) که برای رفتن به پایتخت، ابتدا از هندوستان وارد بندر بوشهر میشود و با مقامات محلی در مدرسه سعادت به دیدن نمایش مینشیند؛ یعنی سال ۱۹۰۲ که قریب ۱۲۰ سال پیش میشود. جالب است، بعضی از نشریات آنزمان مثل خلیج، عرشه و... (که آن هم حاصل ورود ماشین چاپ به نام چاپخانه علوی است و هماکنون نیز دارد فعالیت میکند) از نمایشهای اجراشده در آن دوره خبر میدهند و حتی به صورت اولیه، نقد آثار نمایشی در آنها بهچشم میخورد. یا هنگامی که بحث مشارکت خیرین در آبرسانی مشروب به شهر میشود از جمله کسانی که به طرح، کمک مالی میکنند هنرمندانی هستند که از آنان با عنوان «تروپ هنرمندان» یاد میشود. این دوره باعث رشد و آشنایی محصلان با نمایش میشود؛ کسانی نظیر صادق چوبک مدعی میشوند که در منزل مسکونی خودشان نمایش ترتیب داده و به همسالان خود بلیط فروخته و با بالارفتن پرده نمایش به اجرا پرداختهاند که این در نوع خود اولین تئاتر خصوصی بوشهر محسوب میشود.
آیا ترجمه و نمونههای آن هم در این دوران اتفاق افتاده است؟
بنا به روایتی از نمونههای خوب و مشهور ترجمه که اتفاق افتاده است یکی، آثار و نمونههای نظیرنوشتههای ژولورن بوده که ترجمه و در بوشهر چاپ شده است. کسانی نظیر اکابریان رایانی و ... در همین مدرسه نمایش کار کردهاند. نمایش «خشم زرد» که ماجرای حمله مغول است، توسط مرحوم آتشی در همینجا کار شده. در یک نشست به همراه نویسنده و مترجم معروف بوشهر که اغلب آثار دومای پدر و پسر و ترجمه کرده است، میگفت که ما در سال ۱۳۲۲ رپرتوار نمایش با مشارکت اغلب مدارس دیگر برگزار کردیم و این نشان از همهگیری این فعالیت بین سایر مدارس در بوشهر است.
آقای دکتر از مترجمی گفتید؛ آیا بوشهر در زمینه ترجمه چهرههای شاخص هم دارد؟
بلی! کسانی نظیر مرحوم حسن زنگنه که اغلب آثار مربوط به خلیجفارس و نوشتههای مأموران و سفیران و سیاحان دیگر ملل را ترجمه کرده است و از اعضای مرکز بوشهر شناسی بودند. همینطور آقای دکتر نبیپور که در زمینه معرفی بوشهر زحمات زیادی کشیدهاند. از دیگر مترجمان بوشهر، نجف دریابندری است که از منسوبین آقای شریفیان محسوب میشوند و نمونههای مختلفی در زمینه نمایشی را ترجمه نمودهاند. البته این، به غیر از کسانی است که در زمینه ترجمه آثار عربی به زبان فارسی زحمت کشیدند؛ نظیر آل عصفور خانواده بحرانی، عین الملک، آقای آتشی و ... اینها همه در زمینه آثار ادبی تلاش کردهاند.
از چهرههای شاخص دنیای نمایش بوشهر هم بگویید.
کسانی نظیر آقای رمضان امیری، علیقربانی، ایرج صغیری، برادران جوادی، نجف کازرونی، جواد صداقت و... هستند که در حال فعالیتند.
شرایط کنونی نمایش در شهر بوشهر را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر مراکز و نهادهای مختلفی هستند که متولی نمایش هستند و یا مقوله نمایش را بهصورت جدی دنبال و پیگیری میکنند. دانشگاهها، حوزه هنری بهزیستی و ... همه در حال فعالیت هستند.
شکل آکادمیک آموزش نمایش در بوشهر چگونه است؟
در دانشگاه علمی کاربردی، واحد نمایش فعال است و به تربیت دانشجو میپردازد اما در سطح دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر تنها شهری است که هماکنون دانشجویانش در مقطع کارشناسی ارشد هنرهای نمایشی مشغول فعالیت هستند و آموزش این گروه در ابتدای سال ۱۳۷۲ شکلدهی شد. اغلب دانشجویان دوره اول (کاردانی)، فارغ التحصیل نشده بودند که مقطع کارشناسی ادبیات نمایشی و بازیگری و کارگردانی تاسیس شد و هنوز اولین گروه دانشجویان مقطع کارشناسی هم، فارغ التحصیل نشده بودند که مقطع کارشناسی ارشد در بوشهر شکل گرفت و با گرایش ادبیات نمایشی به کار خود ادامه میدهد.
در مورد موضوع اساتید و ادامه کارگروه به عنوان یک عضو هیئت علمی و مدرس آن کمی توضیح دهید
در این مسیر ، علاوه بر مقامات محلی نظیر استاندار وقت مهندس رحمان ندیمی ، ریاست دانشگاه وقت، امام جمعه، مدیر کل آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس وقت بوشهر مهندس خواجه پور در مجلس شورای اسلامی خیلی موثر بودند و همینطور به لحاظ علمی، آقایان دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی، دکتر امینی، دکتر عزیزی، دکتر فنائیان، دکتر کافی، دکتر حامد سقاییان، دکتر فلاح، دکتر خاکی و عزیزان دیگری نظیر اعظم بروجردی، سیمین خرم، آزیتا صالحی، اکرم قاسمپور، خسرو بامداد، مرحوم مهرداد ابروان، دکتر اشرف سلطانینیا و ... کمک کردند. همین طور دکتر ناصر بخت، شهبازی، حیدری و دکتر فرزان سجودی موثر بودند. شاید بهخاطر حضور این اساتید بود که ما شاهد اولین جشنواره ملی تئاتر دانشجویی با دبیری آقای دکتر جاسبی و مدیریت حقیر بودیم. در طول این سالها، نکوداشتهایی نیز برای هنرمندانی نظیر فرهاد ناظرزاده، علی نصیریان، احمدمحمود و... برگزار شده است؛ شهری که سالی یک یا دو نمایش در آن اجرا میشد، اکنون سالانه شاهد برگزاری جشنوارههای مختلفی نظیر تکپردهای، کمدی، طنز اجتماعی و ... است که این، خود دلیلیست بر تولید جریان تئاتر در بوشهر.