یادداشت غلامحسین دریانورد به بهانه اجرای عموم نمایش «جولی» در گناوه
جولی حجی و مامت آمریکایی
قبل از اینکه به صحنه این نمایش و خانه جولی که اتفاقا وسط گفتگوی بیمقدمه شخصیتهای نمایش است، پرتاب شویم خوب است کمی دقت و جستجو کنیم و با آثار این نمایشنامهنویس اهل شیکاگو و ویژگیهای زبانی و نوشتاری و بهخصوص با نوع شخصیتپردازی او هر چند سطحی آشنا شویم.
غلامحسین دریانورد؛ به هر دلیلی باید اجرای نمایشنامهای از دیوید مامت، نمایشنامهنویس مطرح آمریکایی که نامش را همردیف تنسی ویلیامز آوردهاند به فال نیک گرفت و باید از آقای حجی و گروهش که ما را دعوت بهدیدن این نمایش کردهاند تشکر کرد. بنده هنوز موفق به دیدن این نمایش نشدهام و نمیدانم که سعادت دیدن این نمایش را هم پیدا میکنم یا نه. ولی دوست دارم هنرمندان زادگاهم را بهخصوص بچههای هنر نمایش را برای دیدن این نمایش تشویق و دعوت کنم. اما حس میکنم قبل از هر چیز و برای ارتباط بیشتر با نمایشنامه «جولی» و کلا آثار دیوید مامت، لازم است خود را آماده کنیم. یعنی قبل از اینکه به صحنه این نمایش و خانه جولی که اتفاقا وسط گفتگوی بیمقدمه شخصیتهای نمایش است، پرتاب شویم خوب است کمی دقت و جستجو کنیم و با آثار این نمایشنامهنویس اهل شیکاگو و ویژگیهای زبانی و نوشتاری و بهخصوص با نوع شخصیتپردازی او هر چند سطحی آشنا شویم.
بنده بهنوبه خودم چند نکته در مورد آثار مامت و این نمایشنامه که با خواندن نمایشنامههای نویسنده چون «اولئانو»، «جولی»، «نوشته رمزی»، «بوفالوی آمریکایی و انواع مرغابی» و چند مقاله و منابع اینترنتی دیگر دریافتهام، خدمتتان عرض میکنم:
۱)دیوید مامت، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس و کارگردان آمریکایی است که سعی میکند تجربههای خودش را پیرامون رابطه معلول خانوادگی و جهان زیرزمینی آمریکایی بنویسد. او تاکنون، ۲۲ نمایشنامه، ۱۴ فیلمنامه و ۲ رمان نوشته است
مامت با نمایشنامههای اولیهاش، سبکی بهوجود میآورد که مملو از گفتگوهای عامیانه است. او در لابهلای دیالوگهای غیرمعمول به روانکاوی عمیق شخصیتهایش میپردازد .
۲ )چارچوب اصلی کارهای مامت حقیرشدن انسان آمریکایی در جامعه سرمایهداری است. تمام شخصیتهای مامت بهنوعی بر اثر فشارهای مادی و روحی در جامعه دست به کارهای غیر ارادی میزنند .
۳ )نمایشنامه «جولی» از کتاب محلهی قدیم که شامل نمایشنامههای »جولی»، «د»، و «ناپدید شدن جهودها» است، انتخاب و ترجمه شده.
۴ )مامت در خیلی از نمایشنامههایش تمایلی به داستانگویی ندارد. در جولی نیز چنین است. او بهعنوان نمایشنامهنویس معلولگرا است. همه تفکرات و تحلیلهای اجتماعی، حول شخصیتها دور میزند. حتی در شناساندن آن هم بیانی غامض دارد.
۵ )در شخصیتپردازی مامت، نشانه و کدها، ارتباطی خاصی از طریق سبک ویژه خودش به ما میدهد ؛ شناخت حالات شخصیتها از روی دیالوگ غامض و ناقص که کاری دشوار است
۶ )در این اثر بر خلاف نمایشنامههای دیگر نویسنده، نکات اساسی در حاشیه و بهطور اتفاقی و نکات غیرضروری و بیاهمیت را در مرکز پرسوناژها قرار میدهد تا تماشاگر بهشیوههای خودبهخودی دچار تعلیق و تعمق شود و برای فهم حوادث نمایش به تلاش و جستجوی دامنهداری دست بزند. واقعیتها را ذرهذره از گوشه و کنار نمایشنامه جمع کرده و بهعنوان درونمایه اصلی اثر بپذیرد .
۷ )دیالوگها در عین حال که از واژگان سادهای تشکیل شدهاند در کل برای تماشاگران و خوانندگان ابهامآمیز است و فقط برای خود آدمهای نمایش ساده و پذیرفتنی جلوه میکند .
۸ ) یکی از منتقدان (حسن پارسایی) که در این یادداشت نیز از نقد او بر نمایشنامه جولی بهره بردهام، میگوید:
این اثر برای اجرا، پیچیده و دشوار است. چون قریب به سه چهارم امکان درک حوادث به شیوه و تمهیدات اجرای آن بر روی صحنه بستگی دارد. نمایشنامهنویس از مکانیزم خود واقعیت بهره گرفته است که در آن برای القا و شناساندن رویدادها و خط داستانی نمایشنامه، هیچ وسواس و تاکید لفظی صریحی روی اتفاقات و معرفی دقیق جزئیات و رابطه مشخص بین آنها صورت نگرفته است
امیدوارم کارگردان نمایش «جولی» در بندر ما و پلاتو کوچک و جمع و جورش خاطره خوب و خوشی از نمایشنامه جولی و دیوید مامت بهجای بگذارد و مقدمهای باشد برای اجرای نمایشنامههایی که به هر جهت حرفی برای گفتن دارند.